چکیده:
ابن سینا و پیروان وی، حرکت قطعیه را انکار می کنند. انکار حرکت قطعیه اولا مستلزم انکار حرکت به معنای خروج تدریجی از قوه به فعل، و ثانیا مستلزم پذیرش توهمی بودن زمان است؛ در حالی که ابن سینا، هم حرکت در آن معنا را می پذیرد و هم به وجود خارجی زمان معتقد است. میرداماد و ملاصدرا، به منظور رفع این تناقض، وجود حرکت قطعیه را پذیرفته و از این رو درصدد تاویل نظر ابن سینا در این باره برآمده اند. مقاله حاضر، از سویی، بر آن است که تفسیر رایج از حرکت قطعیه و توسطیه و نیز ادله و علل آن را بررسی کند و مشکلات آن را یادآور شود و از سویی دیگر، در تلاش است تا نشان دهد که می توان انکار حرکت قطعیه و پذیرش وجود زمان را با یکدیگر سازگار و بدین ترتیب از کلام ابن سینا رفع تناقض کرد، بی آنکه نیازی به تاویل باشد.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر، از سويي، بر آن است كه تفسير رايج از حركت قطعيه و توسطيه و نيز ادلّه و علل آن را بررسي كند و مشكلات آن را يادآور شود و از سويي ديگر، در تلاش است تا نشان دهد كه ميتوان انكار حركت قطعيه و پذيرش وجود زمان را با يكديگر سازگار و بدين ترتيب از كلام ابنسينا رفع تناقض كرد، بيآنكه نيازي به تأويل باشد.
حال، اين نظر پرسشهايي را به وجود ميآورد؛ مثلاً، اگر زمانْ مقدار حركت قطعيه است، چگونه ميتوان وجود زمان را پذيرفت امّا حركت قطعيه را انكار كرد؟ به تعبير ديگر، اگر زمان، چنانكه ابنسينا بدان معتقد است، امري حقيقي و خارجي به شمار آيد، و اگر زمان مقدار حركت قطعيه باشد، انكار حركت قطعيه به طور حتم گرفتار شدن در دام تناقض را به دنبال دارد.
مشكل ديگر، كه آن نيز به تناقض در كلام ابنسينا ميانجامد، اين است كه انكار حركت قطعيه و پذيرش حركت توسطيه به انكار اصل وجود حركت منتهي خواهد شد؛ چون ابنسينا حدوث آني را كه اصطلاحا حركت نيست (همانگونه كه تعريف حركت بر آن منطبق نميشود) ميپذيرد و حدوث تدريجي را كه اصطلاحا به آن حركت اطلاق ميشود انكار ميكند.
به نظر ابنسينا، چون حركت قطعيه موهوم است، زمان منطبق بر آن حركت نيز موهوم خواهد بود؛ برخلاف زماني كه مقدار حركت است و امري امتداددار شمرده ميشود، به همان صورتي كه حركت توسطيه امتداد دارد، امّا نميتوان امتداد آن را به ماه، سال و...