چکیده:
شعار«نه شرقی،نه غربی،جمهوری اسلامی»مهمترین و استراتژیکترین شعار دهههای پایانی هزارهء دوم بود و همچنان مهمترین و اصلیترین راهبرد هزارهء سوم است.و هرروز که از عمر این شعار میگذرد اهمیت و حساسیت و نقشآفرینی آن در صحنهء نظام بین الملل بیش از پیش هویدا میشود.زیرا:این شعار مدعی است که نه الگوی مدنی شرق(مارکسیسم)قادر به پاسخگویی همهجانبه،متوازن و هماهنگ به هندسهء نیازهای صادق انسان،جامعه و تاریخ است و نه الگوی مدنی غرب(لیبرالیسم)؛و تنها مکتبی که میتواند پاسخگوی هندسهء نیازهای صادق انسان،جامعه و تاریخ بهصورت همهجانبه،متوازن و هماهنگ باشد،دین مبین اسلام است و بس. اما جمهوری اسلامی در درون خود برای تحقق این شعار استراتژیک و حیاتی-که هم با سرنوشت جهان اسلام و هم سرنوشت بشریت سرخورده از ایسمهای گوناگون گره خورده-با چالشهای گوناگون مواجه است.یکی از آن چالشها عدم آشنایی تخصصی و ریز تخصصی دست اندر کاران نظام با میانرشتهایترین و استراتژیکترین دانش زمان،یعنی مهندسی اجتماعی است. مثل ما در تحقق شعار«نه شرقی،نه غربی،جمهوری اسلامی»مثل کسی است که،ضمن داشتن مواد و مصالح و سایر امکانات لازم،میخواهد بر ویرانهء یک ساختمان کهنه و فرسوده(نظام 2500 سالهء ستمشاهی)آسمانخراشی بنا کند که چند سروگردن از برجهای موجود در شرق و غرب بلندتر باشد؛اما به خاطر عدم آشنایی با آخرین و پیشرفتهترین اصول دانش ساختمانسازی(که یک دانش میانرشتهای مرکب از معماری،سازه، تأسیسات،و...است)قادر به استفادهء درست از مواد و مصالح و سایر امکانات و فرصتهای موجود نیست. در این مقاله با ضرورت آشنایی با میانرشتهایترین دانش زمان،یعنی مهندسی اجتماعی،به عنوان یک ابزار استراتژیک،و استفاده از آن در کنار اموزههای نورانی و بلند قرآن کریم،به عنوان حیاتیترین و راهبردیترین مواد و مصالح طراحی و تأسیس یک جامعهء مدنی جامع که باید پاسخگوی هندسهء نیازهای صادق انسان،جامعه و تاریخ باشد،تأکید شده است. امید آنکه با در خدمت قرآن قرار دادن این دانش بتوان گامی درراستای غلبه بر چالشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که میتواند الگویی برای حل مشکلات بشری و کاستن از آلام ایشان باشد،برداشت.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله با ضرورت آشنایی با میانرشتهایترین دانش زمان،یعنی مهندسی اجتماعی،به عنوان یک ابزار استراتژیک،و استفاده از آن در کنار اموزههای نورانی و بلند قرآن کریم،به عنوان حیاتیترین و راهبردیترین مواد و مصالح طراحی و تأسیس یک جامعهء مدنی جامع که باید پاسخگوی هندسهء نیازهای صادق انسان،جامعه و تاریخ باشد،تأکید شده است.
به عنوان مثال:طراحی یک نظام تغذیه که بگوید: چه بخوریم؟چه مقدار بخریم؟کی بخوریم؟و چگونه بخوریم؟از رسالتهای خرده سیستم تغذیه است؛که مندسان جامعه با گرایش ریز تخصص مهندسی نظام تغذیه باید مسئولیت طراحی و تأسیس آن را عهدهدار شوند؛و ناگفته پیداست که تحقق این رسالت بدون استفاده از دستاوردهای دانش تغذیه ممکن نیست.
بحث دربارهء آسیبشناسی نهاد سیاست کشور و جامعهء جهانی از دیدگاه اصول مهندسی اجتماعی،موضوع بسیار مهم و مستقلی است که باید در جای خود بهصورت جدی به آن پرداخت؛در اینجا فقط به دو نکته اشاره شد:یکی ضرورت آشنایی با دستاوردهای دانش سیاست برای رشتهء مهندسی اجتماعی،و دیگری نقش بسیار مهم و استراتژیک دانش مهندسی سیاسی در پیشگیری از معضلات اجتماعی و درمان آن در صورت بروز.
به عنوان مثال:مدیران پایه بیش از مدیران عالی لازمست با جزئیات شیوهء استفاده از دستگاهها و ماشینآلات آشنا باشند؛ درحالیکه مدیران ارشد بیشتر باید بر مباحث و مهارتهایی چون هدایت و رهبری و برنامهریزی تسلط داشته باشند: در بحث مهندسی اجتماعی نیز مطلب از همین قرار است:کسی که نقش مهندسی جامعه را عهدهدار میشود،به هیچوجه لازم نیست با علوم گوناگون،آشنایی تفصیلی و حتی نسبتا تفصیلی داشته باشد؛زیرا:نه شدنی است و نه ضرورت دارد؛بلکه کافیست بهصورت تنگاتنگ با مهندسی جامعه است آشنا باشد."