خلاصه ماشینی:
"کتاب مملو از آرای دیوان دایمی دادگستری بین المللی، دیوان بین المللی دادگستری و داوریهای بین المللی است به گونهای که تقریبا برای اکثر قریب به اتفاق مباحث نظری به تناسب پروندهای از اختلافات ارجاعی به محاکم دادگستری و داوریهای بین المللی آورده است (به تصویر صفحه مراجعه شود) به نظر میرسد پذیرش رشوه به عنوان عنصر مادی تدلیس دشوار باشد؛ رشوه عملی مستقل از تدلیس است و به همین دلیل است که معاهده 1969 آن را در ماده 50 به طور مستقل زیر عنوان«رشوهخواری نماینده دولت» آورده است، در حالی که تدلیس در ماده 49 مورد بحث قرار گرفته است نتیجه سخن روتر لااقل برای جامعه ما کاملا ملموس است.
بیاعتمادی کشورهای نوبنیاد و در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته و صنعتی را نمیتوان از نظر دور داشت؛ این کشورها حقوق بین الملل و البته معاهدات بین المللی را برآیند تلاش کشورهای صاحبنفوذ و قدرتمند و در نتیجه تأمینکننده منافع آنان میدانند اختلاف ایران با عراق و چگونگی اجرای قرارداد الجزایر، با امارات بر سر جزایر سهگانه، با کشورهای ساحل خزر بر سر چگونگی تعیین رژیم حقوقی دریای خزر نمونههایی از اختلافات ایران با همسایگان است که جملگی متأثر از حقوق معاهدات بین المللی است (به تصویر صفحه مراجعه شود) دکتر فلسفی در پی تحلیل ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری این نتیجه را تحصیل میکند که معاهده و عرف جزو منابع اصلی حقوق بین الملل و در یک سطح میباشند؛اما این دو بالاتر از اصول کلی حقوقی قرار دارند که از منابع فرعی حقوق بین الملل به شمار میآید."