چکیده:
جامعه قابل شناسایی نخواهد بود.در کلام نورانی امام رضا علیه السلام امامت، گرانقدرتر از آن است که با محاسبات معمول اجتماعی ورد شناسایی قرار گیرد.امامت،رهبری جامع انسانیت برای رساندن انسانها به غایات آفرینش است.امام،استعدادهای نهفتهی آدمیان را به مرحلهی بروز و فعلیت میرساند.عقول بشری را به آنچه که آنان دست مییابند راهی نیست. منصب امامت،افاضی و الهی است و ربطی به انتخاب مردم ندارد.شریعت، بدون امامت ناتمام است.امامت عامل بقای جامعه و استواری نظام امت و ادامهی شؤون رسالت و نبوت است.امام روح زمان و ضامن رشد امت در همه جنبهی وجودی میباشد.امامت مقولهای گران قدر است که از رهبری سیاسی و اجتماعی به امراتب فراتر است و کوشش بنیادی در راه حراست از هویت دین است.امامت،تداومبخش رسالت و نبوت،با فلسفهای بلند در راستای تبیین و حفظ ماهیت شریعت است.حقیقت دین،همان حقیقت امامت است؛یعنی امامت در و الایی هدف،بقای دین و شریعت را معیار عملی تاریخی خویش قرار داده است،لذا تبیینی قاعدهمند را از حقیقت امامت ارائه مینماییم. امامت،در سلسله مراتب اجتماعی،در بالای هرم اجتماع انسانی قرار دارد، معیار حرکت جمعی جامعه است و ارگانیسم اجتماعی با جریان امامت،مفهوم مییابد.تکامل،معنویت،قدرت،آگاهی و بالندگی اجتماعی،منوط به وجود هادی،مدبر،راهنما و امام است.ریاست اولی جامعه به دست او است، و از حیث مقامات معنوی چنان در اوج قرار دارد که با معیارهای مرسوم در
خلاصه ماشینی:
"عامل امامت که بالاترین سطح اجتماع را دارد و در مقام راهبر و راهنمای جامعه قرار میگیرد،دارای شأنی بسیار منیع و ارجمند است که باید رهبری انسان را در کلیهی حرکتها،جهتگیریها و اندیشهها،نظرگاهها، ایمانها و شور و جذبهها و حرکت و سکونهایش را بر عهدهی خویش بگیرد.
در حجة الوداع این آیه را نازل فرمود:امروز دین شمارا کامل نموده و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم و امر امامت،در واقع تمامکننده و کامل کنندهی دین است و پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا نرفت تا اینکه برای مردم راهها را بیان کرده و مسیر را برایشان واضح نموده و آنان را در مسیر حق قرار داد و علی علیه السلام را نشانهای روشن و هدایتگری برای آنان تعیین فرمود.
پس از آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا میرود و باتوجه به خصیصهی ختم نبوت در پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،که نبوت به وجود ایشان خاتمه یافت و وحی به پایان رسید، باید دقیقا همین شوون ادامه یابد؛یعنی هم دین به معرض تبیین نهاده شود و هم در نزاعها و خصومتهایی که بین مسلمانان پیش میآید،باید حکم و قاضی وجود داشته باشد تا به نزاعهای اجتماعی پایان بخشیده و امور را فیصله بخشد و هم اینکه مردم و جامعه نیاز به رهبری سیاسی دارند."