خلاصه ماشینی:
در این مقاله، تغییرات در ترکیب سبد کالای مصرفی خانوارها طی دوره 1344-1372 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سطح حد اقل معیشت،میل نهایی به مصرف فرامعیشتی و کششهای قیمت و درآمدی براساس تابع مطلوبیت استون-گری1 محاسبه میشود.
در همین نمودار مشخص است که هزینه واقعی بهطور غیر مستقیم نیز با مقایسه نرخ تورم و نرخ رشد هزینهها به قیمت جاری،میتوان دریافت که درآمد واقعی افزایش یافته یا خیر؟نمودار دیگری در همین زمینه وجود دارد که منعکسکننده نرخ رشد هزینهها و نرخ رشد شاخص قیمت کالاها و خدمات شهری میباشد.
سطح حد اقل معاش یک خانوار شهری به قیمتهای ثابت سال 61 رقمی معادل 799,633 ریال تخمین زده میشود که میتوان آنرا برای سالهای مختلف متناسب با شاخص قیمت CPI تعدیل نمود.
گروه«مسکن،سوخت و روشنایی» بیشترین سهم را از مخارج نهایی خانوار (30 درصد)به خود اختصاص میدهد و سطح حد اقل معاش برای این گروه به قیمتهای ثابت سال 61 معادل 758,168 ریال برآورد شده است.
سطح حد اقل معاش برای گروه اول یعنی«خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات»به قیمتهای ثابت سال 61 معادل 137,242 ریال برآورد شده است که نسبت به کل سطح حد اقل معاش خانوارها(633799 ریال)بیشتر از یک جدول 1-برآورد کششهای درآمدی و قیمتی در مدل LES (به تصویر صفحه مراجعه شود) سوم آنرا تشکیل میدهد.
در این مقاله سیستم مخارج خطی مبتنی بر تابع مطلوبیت استون-گری برآورد شده و سطح حد اقل معاش مصرفکنندگان شهری و کششهای قیمتی و درآمدی انواع گروه کالاها در اقتصاد ایران محاسبه شده است.
«مسکن،سوخت و روشنایی» کالاهایی تقریبا نرمال بوده(یعنی نسبت مصرف به درآمد برای این گروه کالاها تقریبا ثابت است)و بیشترین سهم را در بودجه خانوار به خود اختصاص میدهند.