چکیده:
مکانیک گالیلهای حداقل از دو جهت دارای اهمیت است:فیزیک را از طبیعیات قدیم جدا میکند و روشی نو در علم تجربی نوین به ارمغان میآورد.در واقع نقطهء عطفی در سیر تاریخ علوم است،که با چرخشی فلسفی در مبانی فکری آن دوران میسر میگردد؛بهگونهای که بتوان از حرکتشناسی خاصی تحت عنوان حرکتشناسی گالیلهای نام برد.آنچه در این مقاله آمده اس،در باب پاسخ به این پرسش است که آیا در بستر پارادایم فلسفهء اسلامی،مکانیک گالیلهای و یا شبه گالیلهای میتوانست شکل گیرد؟در این مقاله نشان داده شده است که پدید آمدن مکانیک گالیلهای عناصر و اصولی ضروری را در حرکتشناسی میطلبد که حرکتشناسی در فلسفهء اسلامی گرچه فاقد همهء این شرایط و اصول نظری و مفهومی مورد نیاز بوده است؛در عین حال،مواردی در حرکتشناسی فیلسوفان مسلمان وجود دارد که میتوانست لا اقل بستر مناسبی برای شکلگیری گونهای مکانیک شبه گالیلهای-هم ارز تجربی با آن-ایجاد نماید؛هرچند موانعی جدی از جمله کلی دیدن حرکت،انگیزههای کلامی و الهیاتی طبیعتشناسی در فلسفهء اسلامی،عدم باور به ریاضیاتی دیدن و ریاضیاتی نمودن طبیعت نزد فیلسوفان مسلمان و مواردی دیگر از جمله زبان توصیف آنان،در مسیر تحقق اینگونه مکانیکی وجود میداشتند.
خلاصه ماشینی:
"آنچه در این مقاله آمده اس،در باب پاسخ به این پرسش است که آیا در بستر پارادایم فلسفهء اسلامی،مکانیک گالیلهای و یا شبه گالیلهای میتوانست شکل گیرد؟در این مقاله نشان داده شده است که پدید آمدن مکانیک گالیلهای عناصر و اصولی ضروری را در حرکتشناسی میطلبد که حرکتشناسی در فلسفهء اسلامی گرچه فاقد همهء این شرایط و اصول نظری و مفهومی مورد نیاز بوده است؛در عین حال،مواردی در حرکتشناسی فیلسوفان مسلمان وجود دارد که میتوانست لا اقل بستر مناسبی برای شکلگیری گونهای مکانیک شبه گالیلهای-هم ارز تجربی با آن-ایجاد نماید؛هرچند موانعی جدی از جمله کلی دیدن حرکت،انگیزههای کلامی و الهیاتی طبیعتشناسی در فلسفهء اسلامی،عدم باور به ریاضیاتی دیدن و ریاضیاتی نمودن طبیعت نزد فیلسوفان مسلمان و مواردی دیگر از جمله زبان توصیف آنان،در مسیر تحقق اینگونه مکانیکی وجود میداشتند.
ضمن اینکه موارد و مؤلفههای مهمی در حرکتشناسی برخی فیلسوفان مسلمان وجود دارد که میتوانست بستر مناسبی برای ظهور دینامیک گالیلهای و یا شبه گالیلهای فراهم نماید؛از جمله این موارد، میتوان به روش تجربی به کار رفته در برخی حوزهها و نیز روش تحلیل تجربی در مطالعهء حرکت-مثلا،تحلیل ابن سینا در باب حرکت پرتابی-و مندرج بودن برخی مفاهیم، آموزهها و مفروضات مناسب نزد برخی فیلسوفان مسلمان:همچون مفهوم میل و نسبت آن یا اینرسی،مشابهت ویژگیهای مفهوم جسم طبیعی و دستگاه مختصات دکارتی،نسبت علم طبیعی و ریاضیات و هندسه و برخی موارد دیگر."