چکیده:
این مقاله پس از تبیین نگرش بدبینانه به جهانگرایی (Globalism) به عنوان پروژه ای تحمیلی و تلقی خوش بینانه از جهانی شدن (Globalization) به عنوان فرآیندی تعمیمی، به بررسی آثار مثبت و منفی آن بر هویت ملی براساس فرضیه "یکپارچگی در عین گسل" می پردازد. افزایش همکاری، تعامل، تبادل، تعادل، تحمل، انعطاف، ظرفیت، تکثرپذیری و باز تولید آگاهی های بشری و ارتقای امکانات میانجیگرانه هویت های ملی را می توان ازجمله آثار مثبت جهانی شدن دانست. در زمره آثار منفی جهانی شدن نیز که موجبات تضعیف هویت ملی را فراهم می آورد، می توان به مواردی از قبیل افزایش تعارضات ساختاری و دوگانگی هویتی، یکسان سازی فرهنگی و تقویت گرایش های گریز از مرکز اشاره کرد. در پایان راهکارهایی برای تبدیل چالش ها به فرصت ها از طریق "مدیریت تغییر" ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"ترویج زبان انگلیسی از طریق شبکه جهانی اینترنت(که 52%از زبانرایج اینترنت را تشکیل میدهد)گواهی بر ایده تسخیر جهان توسط اینترنت و اندیشهتسلط بر جهان در سیاست خارجی امریکا و سلطهجویی فرهنگی غرب است چراکهسلطه زبان انگلیسی به جریان اطلاعات مسیری یکطرفه میدهد که با توجه به عدمتوازن اطلاعاتی در جهان و سیطره غرب بر وسایل و کانالهای ارتباطی در جهان میتواند منجر به جذب روشنفکران و نخبگان جهان سوم در سیستم ارتباطی کشورهایپیشرفته گردد و آنان را به تسلیم در برابر قرائت غرب از مدرنیته وادارد،زندگی مبتنیبر آلودگی اطلاعات را به منصۀ ظهور رساند،از خودبیگانگی فرهنگی و درهمریختگیاجتماعی و غربیشدگی بیحد و حصر را در این جوامع تسریع نماید و با گسترشنمادهای بیگانه با هویت ملی و نیز از رهگذر تقویت نسبیتگرایی به ادغام و انحلالهویتها در فرهنگ جهانی اهتمام ورزد.
طراحی برای حفظ هویتهای ملی بر اساس قواعد وسعو تدرج همزمان با فرهنگسازی،ارتقای خودآگاهی و تربیت نیروی انسانی میتواندتوان مدیریت تغییر را در جوامع جهان سوم ارتقا بخشد،در این صورت است که جهانیشدن نه تنها چالشی جدی به شمار نمیآید،بلکه فرصتی برای هویتهای فرهنگی تلقیمیگردد که با گشودگی فرهنگی و افزایش قابلیت جذب و همگونسازی ایدههای یکدیگرو در اثر مبادلات و دادوستدهای فرهنگی،فرهنگی باز،متحول و بالنده را به ارمغانآورند که قادر به رقابت با فرهنگ غرب در فرایند جهانی شدن باشد."