چکیده:
هنگام بررسی نقش نهاد وکالت در عصر غیبت صغرا، سخن از کارگزاران خائن و مدعیان دروغین وکالت، اهمیتی ویژه مییابد. از آنجا که افرادی موجه و صاحب نفوذ از این دست در میان شیعیان امامی دیده میشدند، مخالفت اینان میتوانست تعارضهایی را در جامعۀ امامیه پدید آورد.احمد الکاتب با استفاده از این نکته، با غیرواقعی نشان دادن تعداد این افراد، سعی دارد از مخالفت و نزاع اینان با متصدیان وقت منصب وکالت، هیمنهای بسازد تا ساختگی بودن اصل منصب وکالت در روزگار غیبت صغرا را نتیجه بگیرد و به تبع آن، وجود امام زمان( را منکر شود.این نوشتار، بر آن است تا با واکاوی و تحلیل دادههای تاریخی، در آغاز خواننده را با اوضاع و فضای سیاسی، فرهنگی و... آن دوران آشنا سازد تا نقش این اوضاع، در بروز ادعاها و مخالفتهای مدعیان دروغین آشکار گردد. سپس در ادامه، با گونهشناسی این افراد و رفتارهایشان، از ناکارآیی ادعاها و مخالفتهای آنان در به چالش کشاندن جدی اصل منصب وکالت، پرده بردارد.همچنین با نگاهی به ادعاهای احمد الکاتب در این زمینه، درصدد پاسخگویی به ادعاهای ایشان است
When examining the role of law in the age of Short Absence (Soghra)، the issue of traitors and agents of the false claims law becomes important. As false claimants were among the well-known، respected and influential people، their opposition could have rifted the Imamieh Shiites.
The reviewed author Ahmed Alkateb also looks at the claims in this regard، but he has sought to respond to the allegations in a way that their false claims and resistance to the ruling people of the time as if it shows the falsehood of the principle of believing in savior and concluded that there exists no Imam of the time. This paper aims to analyze historical data، and familiarise the reader begins with political environment، culture and the situation of those times and clarify the role of such situations in the emergence of false claims، and the incidence of claims and objections of false claimants. Then، the typology of these claims and their behavior is shown alongside the deficiency of their claims and objections to the principle that seriously challenged the position of Imamate. This article has also responded to the claims of Ahmad Alkateb with a closer look at his claims in this regard.
خلاصه ماشینی:
"احمد الکاتب در جهت نفی وجود امام زمان( برای خدشه زدن به نهاد وکالت که از مهمترین دلایل تاریخی بر اثبات وجود آن حضرت میتواند باشد، منصب وکلای اربعه را یکی از دلایل ساختگی بودن وجود مدعیان دیگر برمیشمرد که ما از آنان با عنوان کارگزاران خائن و مدعیان دروغین وکالت یاد میکنیم.
در تأیید این مدعا، به سخن ابوسهل نوبختی میتوان اشاره کرد که در پاسخ به عدم انتخاب او به جانشینی محمد بن عثمان (وکیل دوم امام عصر) و گماشتن حسین بن روح به این مقام گفت: آنان (ائمه) بدانچه میکنند آگاهترند؛ من فردی هستم که اشتغال به مناظره با مخالفان دارم و اگر همچون ابنروح از مکان امام ( آگاهی داشتم و مجبور به افشای آن میشدم شاید چنین میکردم؛ در حالی که ابنروح اگر امام ( در زیر جامۀ وی پنهان باشد و او را برای افشای مکان حضرت قطعهقطعه سازند، جای امام را نشان نخواهد داد (طوسی، 1417: 391).
آن دوران، در کنار شناخت نهاد وکالت و نحوۀ عملکرد آن، میتواند ما را به این علتها رهنمون نماید: الف) تناسب فضای عصر غیبت صغرا با اینگونه انحرافها و ادعاها حیرت و سرگردانی شیعه به دلیل مخفی بودن تولد امام دوازدهم( و زندگی پنهان ایشان، افزون بر احتیاط و مخفیکاری کارگزاران سازمان وکالت، بهویژه وکلای اصلی در کنار فشار حکومت عباسی، دست به دست هم داده بود تا جامعۀ امامیه با نوعی سردرگمی مواجه گردد و این تحیر، زمینۀ مساعدی را برای سوءاستفادۀ اینگونه افراد فراهم میآورد."