چکیده:
این مقاله به بررسی نقش سیاسی و اجتماعی زن در جامعه معاصر ایرانی در سه
دورة؛ پیش از انقلاب مشروطیت، حین انقلاب مشروطیت و پس از آن میپردازد. این مقاله
با ذکر شواهد تاریخی ضمن رد دیدگاههایی که یا نقشی منفعلانه و حاشیهای برای زنان
ایرانی در جنبشهای اجتماعی در دورههای فوق قائلند و یا ارزیابی منفی از عملکرد
اجتماعی زنان دارند. دیدگاه سومی را مطرح میکند که مطابق آن زنان ایران را دارای
نقشی جدی و تعیینکننده در تحولات اجتماعی ایران میداند مسئله دیگری که در این
مقاله به آن پرداخته میشود این است که این مشارکت از سوی کدام قشر از زنان بوده
است. شواهد تاریخی نشان میدهد که عامه زنان مسلمانان و نه زنان غربگرا یا شرقگرا
دارای نقش تعیینکننده در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بودهاند.
خلاصه ماشینی:
"واژههای کلیدی: توده زنان، تاریخ معاصر، قاجار، انقلاب مشروطیت طرح مسأله نظریات مختلف درباره نقش سیاسیاجتماعی زنان معاصر ایرانی، را میتوان در چند دیدگاه ذیل خلاصه کرد: الفـ زنان در دوره معاصر تاریخ ایران همانند دورههای پیش از آن، چندان نقشی نداشته، و اگر هم در گوشه و کنار تاریخ از نقش آنان سخن به میان آمده، این نقش بسیار اندک است.
به طول کشیدن اقامت زنان، برخلاف میل شخصی آنان بود و همچنین، شوهرانشان را نگران میساخت، لذا آیتالله میرزا مسیح، مجتهد معروف تهران که درخواستهایش از دولت قاجاری و سفارت روس در تهران برای رها کردن این زنان رد شده بود، فتوا داد که: تکلیف است بر هر مسلمان تا هم مذهبان خود را از دست کافران نجات دهد.
مساعدت مالی زنان در انقلاب مشروطه، به کمک آنان در تأسیس بانک ملی محدود نماند، بلکه زمانی که مبارزان مشروطه برای تأمین هزینههای مقاومت و خرید اسلحه با مشکل مالی مواجه شدند، زنان نیز با فداکاری و ایثار و با فروختن جواهرات یا وسایل خانه به کمک آمدند، از جمله: پس از فتح اصفهان به دست سواران بختیاری، عدهای از زنان به انجمن ایالتی اصفهان رفته و زیورآلات خود را هدیه کردند.
نکته دیگر آن که اگرچه حضور سیاسی اجتماعی زنان در جریان انقلاب مشروطه افزایش یافت، ولی زنان بیش از اینکه در بیرون از خانه باشند، در خانه بودند و به تربیت پسران و دخترانی پرداختند که حرکتهای دینی بعدی این مرز و بوم را آفریدند، و خود تنها به وقت ضرورت و در مواقع استثنایی به میدان آمدند."