چکیده:
شکلگیری نادرست نظام شخصیتی و اجتماعی شدن افراد در کودکی و نوجوانی،فرایند تربیت آنان را دچار اختلال میکند و احتمال بروز رفتارهای ضد اجتماعی آنان را افزایش میدهد.از اینرو،مداخلهء بههنگام نهادهای تأثیرگذار در فرایند تربیت و اجتماعی شدن افراد میتواند نقش مهمی در پیشگیری از بزهکاری داشته باشد.این مقاله تأثیر مداخلههای روانشناختی-اجتماعی زودهنگام(اقدامهای خانوادهمدار،مدرسهمدار و اجتماعمدار)را در پیشگیری از بزهکاری بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"یکی از این برنامهها که آموزش پدر- مادر کودکان ده ساله را برای یک مدت شش تا هشت ماهه فراهم میکرد، نشان داد که پس از یک سال،میزان بزهکاری خود اعتراضی1کاهش یافت.
نتایج این برنامه اندک بود،ولی کاهش کوتاهمدتی را در میزان بزهکاری خود اعتراضی شده و بهبودهایی را در ایفای نقش پدر-مادری و وابستگی به خانواده و مدرسه نشان داد.
برنامهء ردیابی سریع3بر مبنای پیوندهایی که میان پدر-مادران و مدرسه طی سالهای اولیله از رهگذر تدارک راهبردهایی برای حفظ و بهبود این ابتکار عملهای پیوندی توسعه مییابد،پیکربندی شده است(گروه پژوهشی پیشگیری از مشکلات رفتاری،1992).
هدفهای اصلی این برنامه عبارتاند از کاهش رفتار ضد اجتماعی در خانه و مدرسه از رهگذر بهبود روابط پدر و مادر-فرزند و خانواده-مدرسه،و رشد تحصیلی،اجتماعی و شناختی کودک طی دوران دبستان و راهنمایی.
3. آیا پیشگیری از بزهکاری مقرون بهصرفه است؟ دلایل علمی با کیفیت بالا در خصوص این مسئله که چه برنامههایی در پیشگیری از مجرمیت کارآمدند،اندک است و تقریبا در ایالات متحد آمریک بهطور کامل به شمار اندکی از طرحهای انجام شده محدود میشود.
شمار بسیار اندکی از ارزیابیها دادههای مفصل کافیای برای یک ارزیابی اتکاپذیر از مقرون به صرفه بودن بهدست میدهند ولش(1997)نوشتگان مربوط به مقرون به صرفه بودن اقدامهای انجام شده برای پیشگیری از بزهکاری را برری کرده است.
یکی از تدبیرهای سیاست جنائی تقنینی ایالات متحده در اوایل دهه 1990 برای برخورد شدید با مرتکبان جرائم خشونت و مکرر که وجه مشترک آنها این است که ضمن تعیین مجازاتهای سنگین و بهویژه حبس بلندمدت برای این دسته از بزهکاران،از هرگونه ارفاقی به بزهکار-مانند اعطای مشروط-خودداری شده و هدف ناتوانسازی ( incapacitation )برای پیشگیری از بزهکاری آنان دنبال میشود."