چکیده:
براساس نظریات دانشمندان فیزیک و عارفان مشرقزمین،جهان مادی از ذرات باشعوری تشکیل یافته است.این اجزاء باشعور،تحت کلیت منظم و باشعور دیگری به حیات خود ادامه میدهد،بهطوری که بدون دخالت و حمایت آن قادر به ادامهء حیات نیستند.این کلیت حاکم،در فیزیک تحت عنوان«شعور کیهانی»مطرح شده و در عرفان نیز بهعنوان شعور هستی،عقل و درنهایت«خدای واحد»بیان شده است.
همهء پدیدهها در یک هماهنگی کامل و ازپیش تعیینشدهای در همگرایی با جهان هستی و به مقصد کلیت نظامبخش(شعور حاکم بر هستی)در حرکتاند.اندیشهء وحدت وجودی عرفانی مولوی نیز مبین همیننظر است.
مولوی هم براساس دریافتهای شهودی خود و با تأسی از آیات قرآنی و دانش دینی خود،کلیهء ذرات عالم را باشعور،زنده،سمیع و بصیر میشمارد و معتقد است که جهان فیزیکی جهانی زنده،فعال و پویاست که در یک هماهنگی کامل و ذاتی،باشعور کلی حاکم بر هستی در ارتباط است؛و این ارتباط زمانی کامل میشود که اجزاء هستی؛از جمله انسان،از بعد مادی خود دور شده و بر بعد معنوی و روحی خود بیفزایند.این همان قانون آنتروپی(کهولت مادی)و نگانتروپی(افزایش حیات معنوی)در فیزیک است که مولوی نیز به آن اشاره کرده است؛بنابراین در نظریهء کیهانشناسی مولوی،انسان بهعنوان جزئی از اجزاء باشعور جهان هستی،همگام با هستی بهسوی کمال مطلق در حرکت و صیرورت قرار دارد.
خلاصه ماشینی:
"این همان قانون آنتروپی(کهولت مادی)و نگانتروپی(افزایش حیات معنوی)در فیزیک است که مولوی نیز به آن اشاره کرده است؛بنابراین در نظریهء کیهانشناسی مولوی،انسان بهعنوان جزئی از اجزاء (*)استادیار دانشگاه محقق اردبیلی باشعور جهان هستی،همگام با هستی بهسوی کمال مطلق در حرکت و صیرورت قرار دارد.
این همان نکتهای است که حاکمیت اصلی ارتباط کیهانی یا معنوی با جهان نامشهود بهشمار میآید؛ مولوی در عظمت نورانیت درونی و بیرونی پیر میگوید:در حق او مدح و در حق تو ذم در حق او شهد و در حق تو سم در حق او نور و در حق تو نار در حق او ورد و در حق تو خار در حق او نیک و در حق تو بد در حق او قرب و در حق تو رد (1/141/5-7) و سرانجام از زبان خدا میگوید:هرکسی را سیرتی بنهادهایم هرکسی را اصطلاحی دادهایم (1/342/9) بهعبارت دیگر،به هرکسی متناسب با قابلیتهای حسی یا شعور باطنگرایی او، قدرت شناخت و معرفت حقایق جهان هستی داده شده است و اگر کسی به این نیروی باطنی مجهز نباشد،محرم جان هستی نخواهد بود:چون شما سوی جمادی میروید محرم جان جمادان کی شوید؟ (2/51/8) براساس نظریات دانشمندان فیزیک و کیهانشناسی،که نظر مولوی نیز همسو با آنان است،ارتباط شهودی(قلبی)انسان با جهان شعور،مبین زنده،فعال و هدفمند بودن اجزاء هستی و کلیت حاکم بر آن نیز است."