چکیده:
صائب یکی از شاعران طبیعتگراست.آثار و جلوههای هستی در اشعار او انعکاس و حضور درخور توجهی دارد.از جمله مضمونهای شایان ذکر شعر او، واژهء سرو و تعابیر،تناسبات و صور شعری آن است که در این مختصر کوشش شده تا مضامین و موضوعات این درخت در ذیل،نه مدخل،بههمراه شواهد و نمونهها تعبیر و تفسیر شود.
خلاصه ماشینی:
"دستگاه حسرت عاشق ز وصل افزون شود حاصل سرو از بهار خوشثمر بار دل است (دیوان/غ 1021)نیست چون سرو و صنوبر حاصلش جز بار دل در ریاض آفرینش هرکجا آزادهای است (دیوان/غ 1184)نباشد بار بر آزادمردان عقده مشکل قد سرو و صنوبر خم ز بار دل نمیگردد (دیوان/غ 2880)قسمت سرو درین سبز چمنبار دل است روزی مردم آزاده همین میباشد (دیوان/غ 3467)غمی است بر دل آزادم از جهان صائب که همچو بار دل سرو کم نمیگردد (دیوان/غ 4917)از من کلاه گوشهء شاخی نگشته خم چون سرو بستهام به دل تنگ بار خویش (دیوان/غ 5066)گرچه از بیحاصلی بودم علم در بوستان بر دل از آزادگی چون سرو باری داشتم (دیوان/غ 5347)بر دل آزاده خود بار خود را بستهام نیست دوش هیچکس چون سرو زیر بار من (دیوان/غ 6117)چو سرو باهمه باری که بستهای بر دل دلت خوش است که آزادهای دریغ از تو (دیوان/غ 6535) صائب باتوجه به چاکچاک بودن شکل سرو،دل صدچاک و صدپاره برای آن قائل شده که تازهرویی جاوید و همیشگی سرو از آن است.
سرو صائب از هجوم قمریان بالد به خویش از مریدان باد نخوت میفزاید پیر را (دیوان/غ 66)نتیجه آزادگی و بیثمری سرو بارزترین صفت آن و نمادی برای انسان آزاده و وارسته از تعلقات و علایق دنیوی است؛همنشینی سرو با آب روان و زلال که رمزی برای انسانهای پاکچشم و پاکنظر است،تشبیه قد معشوق به قد سرو و سپس ترجیحدادن قد معشوق بر قد سرو و به عبارتی تشبیه تفضیل،که یکی از صورخیال رایج در شعر اوست،هجوم قمریان و انبوهی آنها بربالای درخت سرو که تداعیکنندهء ازدحام و انبوهی مریدان در اطراف مرشد و پیر مراد است،از جمله دستمایههایی است که صائب از آنها در خلق مضامین،مفاهیم و تعبیرات متنوع و ارائهء تصاویر شاعرانه خویش بهرهء فراوان برده است."