خلاصه ماشینی:
"اما الگوی هجائی CCVC در فارسی باستان، در گویشهای مذکور، با پیروی از قاعده سادهسازی خوشههای صامت آغازی، به ساخت هجائی طبیعیتر تبدیل میشود: $C-C Ø Ý V/ _______________________________ 1) Jacobson مانند واژه در گویش کوهپایهریشه در فارسی باستان graÑ-gƏre در بعضی گویشها، مانند کوهپایه (در مشرق اصفهان)، هرگاه سرعت گفتار گویشور به میزانی بیش از معمول باشد و به کندی نگراید، دو صامت آغاز واژه چندان نزدیک به هم ادا میشوند که شیوه ادای دوران باستان را به یاد میآورد؛ ولی، بههنگام گرایش به کندتر شدن سرعت گفتار، مصوت خفی (2) میانجی بین خوشه صامتهای آغازی ظاهر میشود: $C-C Ø Ý Ə/ به احتمال قوی، این قبیل گویشها، هنوز در مراحل تحقق یافتن قواعد اضافه (یا حذف) در روند طبیعیتر کردن ساختمان هجا هستند.
8) Chomsky 9) back, low, high, round, labial, tense 10) Wang 11) mid, palatal r : sÏa (شهر) ــ sÏar (شر) این فرایند، در گویش کوهپایه نیز، به همین صورت، در مورد واج دیگری عمل میکند: ne : bo (بهانه) ــ bone (بنه) در فارسی معیار، بهجز صامت / /h ، حذف بستو اج چاکنایی نیز باعث امتداد مصوت ماقبل میگردد: d : baکd Ý ba و کلمه حاصل d) : (ba با bad تمایز معنایی پیدا میکند.
در موارد فوق، قاعده موضع تکیه چنین است: ــ ] ## + تکیه] ــ $ در تحلیلهای زایشی، تکیه در موارد مذکور، چون خصیصه قطعه هجایی تلقی میشود، میتوان قاعده را بهصورت زیرنوشت: [ + تکیهv Ý [ گویش جرقویه، در تکیه، مشابهتی با گویش میمه دارد و، در افعال امر و نهی و مثبت و منفی، بیشتر بر هجای اول واقع میشود."