خلاصه ماشینی:
"نه تنها آن دو فرهنگ بزرگ، بلکه اکثر محصول کار کمیته اصطلاحات، چنانچه بسیار فرهنگهای اصطلاحات ساحهای [= رشتهای، حوزهای] ، که برای وزارتها و بعضی بخشهای آنها، برای کارخانهها، شرکتها و غیره ساخته شد هنوز به طبع نرسیده است.
در آخر عمر امپراتوری شوروی ـ نیمه دهه هشتم ـ چون مبارزه همگانی در راه پیشگیری انقراض زبان فارسی تاجیکی آغاز یافت و این تلاش باعث بلند شدن شعور اجتماعی گردید و شعور ملی را رشد بخشید، در بعضی قشرهای جامعه ضرورت اصلاح زبان ملی و از چنگال بیماری سادهگرایی و ترجمهزدگی رهایی دادن آن یکاندازه درک شد.
در بعضی دایرهها، آن حقیقت درک شدن گرفت که بر اثر سیاست ملیتزدایی شوروی و با فشار پرزور زبان روسی، که زبان حکمران قلمرو امپراتوری بود، زبان فارسی تاجیکی عاجز و ناتوان شده است و زبان معیار، زبان مطبوعات و نشریات تاجیکستان رو به خرابی آورده است و، برای آن که زبان ملی ما دوباره جان بگیرد، ضرور است که ملت رو به آغازگاههای خود بیاورد، از سرگه [= آغازگاه] و سرچشمههای هستی معنوی خود سیراب شود و از اصالت سخن فارسی بهرهور گردد.
هنوز درک نشده است که مثلا کلمه و عبارههایی از قبیل «مال شناخته نشده»، «مبلغ پرداخته نشده»، «شخص قابلیت کار نداشته» و امثال اینها، که نه تنها در فرهنگهای اصطلاحات بلکه گاه در نوشتههای نویسندگان نامدار نیز دیده میشوند، اکثرا محصول طبع نارسا میباشند؛ زیرا بالای هم آمدن دو صفت فعلی (صفت فاعلی یا صفت مفعولی مانند «شناخته + شده») خوب نیست و، در موردهای بالا، «مال ناشناخته»، «مبلغ ناپرداخته»، «شخص کارناشایم» یا چیزی مثل این گفتن شاید بهتر میبود."