چکیده:
این مقاله با هدف بیان مقدمات ضروری برای ورود به بحث برنامهریزی تغییر فرهنگی و اجتماعی،برررسی نظریه انتخاب عقلانی را با رویکرد جامعهشناسانه پیش میگیرد.انتخاب عقلانی،با الهام از عقلانیت ابزاری ماکس وبر و در چارچوب فردگرایی روششناختی، کار فاعلانی را عاقلانه میداند که در چارچوب اعتقاداتشان،نسبت به شقوق ممکنه با توجه به عواقبشان،شقی را برگزینند که برای رسیدن به غایاتشان بهترین راه باشد.مهمترین نظریههای منشعب از نظریه انتخاب عقلانی،نظریه تصمیمگیری،نظریه بازی و نظریه کنش جمعی است. مقاله در ادامه نظریههای جامعهشناختی در باب انتخاب عقلانی را به تفصیل بررسی میکند؛نظریههای ماکس وبر،جان هرسانی،جیمز کلمن، ریمون بودون و جان الستر.نقدهای وارد شده بر رویکردهای عقلانی صرف،رویکرد تازهای را در نظریه انتخاب عقلانی پدید آورده که از آن به عقلانیت اجتماعی یا انتخاب عقلانی-اجتماعی یاد میکنند.در این رویکرد ارزشها،هنجارها و سایر ابعاد اجتماعی نیز در بررسی عمل عقلانی مورد توجه قرار میگیرد تا براساس آن بتوان عقلانیت در زندگی روزمره را نشان داد و برخی محدودیتهای عقلانیت را نیز تحلیل کرد.
خلاصه ماشینی:
"» علامت مشخصه نظریه انتخاب عقلانی در جامعهشناسی،وجود یک مفروضه عقلانیت در بخشی از افراد است،اما جایگزینسازی مفروضه بازار کامل با ساختار اجتماعی،گاهی خطرناک توصیف شده و زمانی دیگر به عنوان برون زادی در نظر گرفته میشود که کنشهای افراد را به سوی نتایج نظاممند هدایت میکند(کلمن، 1994 a :167،به نقل از اودن،2001:297).
همچنان که یافتن این دلائل و ساختن مجدد آنها کار سختی است(بودون،1998):چرا مالکان زمین در فرانسه نسبت به همتایان خود در بریتانیا، از نوآوری کمتری برخوردار بودند؟چرا انگلیسیهای قرن 18 اعتقاد داشتند که به معدنچیان باید بیشتر از سربازان حقوق پرداخت شود؟چرا ساکنان لندن از طریق اجتماعات خیابانی بر قدرتهای سیاسی فشار نمیآوردند،کاری که پاریسیها غالبا انجام میدادند؟چرا اعتقادات جادویی در برخی جوامع بیش از برخی دیگر یافت میشد؟چرا در گذشتههای دور،متادون در هلند بیش از فرانسه کاربرد داشت؟همه این سؤالات با به کارگیری فردگرایی روششناختی و یک نظریه موسع از عقلانیت،غیر از شکل خاصی از عقلانیت که در نظریه انتخاب عقلانی استفاده میشود،به نحو متقاعد کنندهای پاسخ داده شدهاند.
در هر حال واضحترین جمله یا عبارت برای نشان دادن این تأثیر،در پاسخی به تیلور آورده شده است: در مطالعات وابستگی متقابل سهگانه،که از طریق نظریه بازی انجام گرفته است، میان پاداشها(به واسطه حسادت و دگردوستی)،میان گزینهها و پاداشها(به واسطه علیت اجتماعی عمومی)و میان گزینهها(به واسطه پیشبینی دوسویه)، فرد به صورت جهانی کوچک ظاهر خواهد شد،جهانی که در خود،کل شبکه روابط اجتماعی را جمعبندی میکند."