خلاصه ماشینی:
"دکتر سید سلمان صفوی،رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن و سردبیر مجله ترانسندنت فیلوسوفی،در این گفتوگو سعی کرده ضمن تبیین رابطه عرفانی و فلسفه از دیدگاه علامه طباطبایی بعضی از مولفههای عرفان ناب را از دیدگاه ایشان تبیین کند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) *به نظر شما معنا و مفهوم عرفان و تفاوت آن با شریعت نزد علامه طباطبایی چیست؟ علامه طباطبایی سروده است: همی گویم و گفتهام بارها/ بود کیش من مهر دلدارها پرستش به مستی است در کیش مهر/ برونند زین جرگه هشیارها عرفان،میستیسیزم (mysticism) یا گنوستیسیزم (Gnosticism) حقیقتی است جهانی که از آدم تا قیامت پایاست و گوهر دین و حکمت خالده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) *در منظومه فکری علامه طباطبایی،عرفان به چه میزان از فلسفه متاثر است؟ جنس معارف علامه طباطبایی،متعلق به ساحت«علم کلی»و از جنس معرفت شهودی و نور است اما در مقام ارائه و طرح و تبیین برای غیر،به زبان فلسفی محض،به استدلال و برهان عقلی توسل میجوید.
ایشان حکیمی متاله است که از طریق مهرورزی به حضرت محبوب و استقرار حضرت حق در سویدای قلب لطیف و پاک خویش،به مشاهده حقیقت نائل آمده است (به تصویر صفحه مراجعه شود) دکتر داریوش شایگان:علامه طباطبایی را بیش از همه ستوده و دوست داشتهام.
علامه طباطبایی تفسیر شریف المیزان،شاهکار تفاسیر قرآنی و میراثدار امین حکمت خالده و سنت ازلی را با توسل به آنها و مکاشفات انحصاری و شخصی عرفانی-حکمی خویش،با روش نوین تفسیر قرآن به قرآن؛در تبیین معارف وحیانی،بالاخص در مباحث مربوط به مبداء و معاد،انسان،هستیشناسی و معرفتشناسی(اپیستمولوژی)آفرید که عمق و ابعاد آن تاکنون بر اهلش هم آشکار نشده است."