چکیده:
محور اصلی نظام فلسفی ابن سینا وجودشناسی است.نظریهء ابن سینا در باب وجود،بر اصل تمایز میان"ماهیت"و"وجود"مبتنی است.اهمیت این اصل تا آنجاست که وی بسیاری از مباحث الهیات و نیز جهانشناسی خود را بر پایه آن استوار میسازد.
ابن سینا با الهام از متون دینی،اصلی را در فلسفه خود وضع میکند که فلسفهء اسلامی از آن پس از آن اصل تبعیت میکند.همین که خدا را تنها موجودی بدانیم که هیچگونه عدمی در ساحت او راه ندارد،به منزلهء قبول این امر است که خدا وجود محض است و ورای او چیزی یافت نمیشود.لازمهء منطقی چنین سخنی،اثبات وجود خدا به وسیلهء برهان جدیدی است که ابن سینا نام آن را برهان صدیقین مینهد.
این مقاله به بررسی مسألهء وجود از دیدگاه ابن سینا میپردازد،تا معلوم شود چرا تمایز ما بعد الطبیعی میان"ماهیت"و"وجود"،که مورد غفلت ارسطو واقع شده است،اشتغال اصلی و عمدهء ابن سیناست و چرا این مسأله که فلسفه اسلامی در این جهت و در خصوص نتایج و صحت آن گامهای بلندی برداشته است،اساس وجودشناسی ابن سینا قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"او که در جوهر،همهء صور وجود؛یعنی عقل و نفس و هیولی و صورت و جسم را میبیند و اعراض را دارای وجود مستقل از جوهر نمیداند،میتواند جوهر را موضوع ما بعد الطبیعه قرار دهد و در نتیجه فلسفه را علم به جوهر و ذات اشیا تعریف کند،لکن ابن سینا نمیتواند موضوع فلسفه را جوهر بداند؛زیرا جوهر از آن نظر که ماهیت است،ممکن الوجود است و ما بعد الطبیعه،محدود به بحث در ممکن نمیشود.
5همچنین او که تمایز میان"وجود"و"ماهیت"را با مبنای اصالت وجود سازگار نمیبیند و آن را برای تبیین نیاز جهان هستی به خدا کافی نمیداند،اصل فوق را زیر بنای برهان صدیقین در فلسفهء خود قرار میدهد و بدین ترتیب روح برهان ابن سینا را در قالب اصالت وجودی آن میدمد و در این بازآفرینی،خود را از بند تقسیم"موجود"به واجب و ممکن که صیغهء اصالت ماهوی دارد،رها میکند.
در فلسفهء ابن سینا بحث از واجب و ممکن قهرا به بحث از واجب الوجود بالذاتی منتهی میشود که فوق عالم ممکنات قرار دارد و از هرگونه ترکیبی از جمله ترکیب وجود و ماهیت مبراست،به نظر ابن سینا ویژگی ذاتی چنین موجودی وجوب وجود است و دلیل وجود او نیز رابطهء منطقی با این صفت دارد.
ابن سینا در این برهان از طریق یک محاسبهء صرفا عقلانی و بدون وساطت اشیا و مخلوقات،هم وجود خدا را اثبات میکنند و هم علم سابق الهی را بر جمیع وقایع بیان میکند و هم نشان میدهد که کل عالم،امری ممکن است و با فرض وجود خدا واجب میشود."