خلاصه ماشینی:
"در روایت آمده است که پیامبر اکرم(ص)به حسنین(علیهما السلام)فرمود:اعیذکما بکلمات الله التامات2،شما را در پناه کلمات تام خداوند قرار میدهم.
پناه میبرم به کلمات تام خداوند که هیچ نیکوکار و گنهکاری از آنها تجاوز نمیکند،از شر آنچه آفریده و از شر هر جنبدهای که خداوند،موی پیشانی او را گرفته(و بر او تسلط دارد)که پروردگار من بر صراط مستقیم است.
در اینجا مقصود از کلمات چیست؟برخی احتمال دادهاند که منظور آن مطلبی است که در سورهء اعراف آمده: قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین (الاعراف،آیه 36)آدم و حوا گفتند:پروردگارا،به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و مورد رحم خویش قرار ندهی،حتما از زیانکاران خواهیم بود.
آنگاه علامه احتمال میدهد مه منظور از تلقی کلمات،بخشی از همان اسمائی باشد که خداوند به آدم تعلیم داده.
چرا که خداوند متعال،ضمیر جمع مذکر به آنها برگردانده و فرموده: ثم عرضهم علی الملائکة (البقره،آیه 913 ولی احتمال میرود که کلمات عینی دیگری به او القاء شده و او فقر و مذلت و مسکنت و حاجت و قصور خود را دریافته و دانسته که در مقابل رنج و مشقتی که در این جهان در راه ادای مسؤولیتهای انسانی خود متحمل میشود،اجر و پاداش میبرد.
علامه طباطبائی ر ه میفرماید: مقصود از تمام کلماتی که در قرآن به خداوند نسبت داده شده،قول است،با عنایت به اینکه قول برای اعلام مخاطب،در مورد اخبار و برای تحمیل بر مخاطب در مورد انشاء است و به همین جهت است که گاهی متصف به تام بودن میشود."