خلاصه ماشینی:
2-طرح مسئله بدینگونه است:بعد از اینکه قبول کردیم در رأس هرم هستی جهان،مبدئی هست ازلی و ابدی که با علم و مشیّت خود این جهان را به وجود آورده، سؤال میشود:کی چنین اتفاق رخ داد؟با توجه به اینکه همه موجودات جهان-که زمان نیز جزء آنست-بوسیلهء مبدأ أول(خداوند متعال)به وجود آمدهاند،آیا فاصله و انفکاک بین وجود ازلی مبدأ(خداوند متعال)و پیدایش اوّلین موجود عالم ممکنات قابل تصور است یا خیر؟به عبارت دیگر:عالم ممکنات نیز مانند مبدأ 1-خوشبختانه اخیرا دربارهء حدوث دهری،توسط بعضی از محققین،تحقیقاتی صورت گرفته،ولی با توجه به مشکل و دیریاب بودن این مسئله،تحقیقات بیشتری را میطلبد.
6-امّا ظاهرا هیچ یک از این دو نظریه(حدوث زمانی متکلمین و حدوث ذاتی فلاسفه)برای توجیه فلسفی ساختار جهان آفرینش،کافی بنظر نمیرسد زیرا در «حدوث زمانی»علاوه بر امتناع حادث زمانی بودن «زمان»که جزء عالم است،بین وجود لا حق و عدم سابق، تقابل منطقی حاصل نمیشود،زیرا زمان آنها یکی نیست، در حالیکه در تقابل تناقض،وحدت زمان شرط است.
در «حدوث ذاتی»نیز علاوه بر اینکه وجود جهان هستی که معلول است با وجود مبدأ اول(خداوند متعال)که علّت است،هم سطح تلقی میشود،تقابل منطقی نیست،زیرا عدم ذاتی در مرتبهء ذات و ماهیّت با وجودی که از ناحیهء علّت در حاقّ واقع،حاصل میشود،تقابل ندارد بلکه با هم جمع میشوند.
21-در حدوث دهری،بین وجود مبدأ (خداوند متعال)و جهان هستی،مبدأ و تأخّر واقعی، عینی و انفکاکی است،بدین معنی:وجود مبدأ سرمدی است در حالیکه وجود«ما سوی الله»در دهر تقررّ و تحقق یافته و مسبوق به عدم سرمدی است و این عدم سابق مانند وجود لا حق،یک امر واقعی است،زیرا که در حاق واقع و کبد اعیان تقررّ دارد و لذا با هم قابل جمع نیستند.