خلاصه ماشینی:
"وی پس از نقل آراء و نظریاتی که در باب وجود و ماهیت زمان مطرح است، میگوید:«فهذه هی الاقوال السالفة قبل نضج الحکمة فی امر الزمان و کلها غیر صحیح»3 (1)-حرکت و زمان در فلسفه اسلامی از استاد شهید مرحوم مطهری،انتشارات حکمت 2/190 (2)-الطبیعیات-الشفاء-از منشورات مکتبه آیة الله العظمی مرعشی نجفی 1/148.
صدر المتالهین درباره استدلال طبیعی زمان میگوید:«اما اثبات وجود الزمان و حقیقته فالهادی لنا علی طریقة الطبییعیین مشاهدة اختلاف الحرکات فی المقطوع من المسافة مع اتفاقها فی الاخذ و الترک تارة ثم اتفاقها فی المقطوع من المسافة و اختلافها فیهما او فی احدهما تارة اخری فحصل لنا العالم بان فی الوجود کونا مقدار یا فیه امکان وقوع الحرکات المختلفة او المتفقة غیر مقدار الاجسام و نهایاتها لانه غیر قارو هذه قارة فهو مقدار لامر غیر قارو هو الحرکة و شرح ذلک موکول الی الطبیعة»2.
نظر دیگر این است که هر چیزی برای خود زمانی دارد و اگر حرکت فلک را مقیاس میگیریم،مقیاس اعتباری است نه آنکه زمان فقط مقدار حرکت فلک است4.
یعنی:چون هرگاه حرکتی را وضع کنیم یا حرکتی را به حرکتی تبدیل نمائیم، این کمی که زمان نامیده میشود،وجود پیدا میکند،ثابت میشود که برای هر حرکتی-هرچه باشد-زمانی است خاص به آن و مشخص به تشخیص آن و اندازهگیرنده آن.
صدر المتالهین نیز بعد از اثبات وجود زمان به روش طبیعی و الهی،میگوید: «فلابد من هویة متجددة متصرمة بالذات علی نعت الاتصال بمحاذات الحرکات فی المسافات الممتنعة الانقسام الی ما لا ینقسم اصلا فهو لقبوله الانقسام و الزیادة النقصان کم و لکونه متصله فهو کمیة متصلة غیر قارة»3در ازاء حرکات در مسافتهایی که انقسام آنها به اجزاء لایتجزی ممتنع است،از داشتن هویتی که بالذات و پیوسته،متصرم و متجدد است،ناگزیریم."