خلاصه ماشینی:
"اندیشههای علوی در نامههای نهج البلاغه نامهء(51) نیایش و نبرد نخستین فراز احمد بهشتی (42) شأن صدور نصر بن مزاحم نقل کرده است که هرگاه امیر المؤمنین تصمیم میگرفت که رهسپار میدان نبرد شود،بر مرکب مینشست و میگفت: «الحمد لله رب العالمین علی نعمه علینا و فضله العظیم.
راست است کسی که میخواهد در میدان نبرد حضور یابد،باید خود را به سلاح روز مسلح کند و از قدرت جسمی برای جست و خیز و هرگونه یورشی برخوردار باشد،ولی نباید تنها به سلاح و ابزار و نیروی ظاهری اکتفا کرد؛چرا که سلاح دیگری نیز قابل استفاده است که ممکن است-بلکه حتما-از سلاح ظاهری و نیروی مادی و قدرت جسمانی و ساز و برگ نظامی،کوبندهتر و مؤثرتر باشد.
هرگاه انسان میتواند ایمان خود را با صدقه و اموال خود را با زکات نگاه دارد و امواج بلاها را با دعاها مهار و دفع کند،چرا از صدقه و زکات و دعا خودداری نماید و چرا تنها به فکر ظواهر امور و تأثیرهای مادی و ظاهری باشد و از تأثیرات معنوی و باطنی غفلت کند و چرا در این زمینهها از اولیای دین که ظاهر و باطن هردو را میبیند و از حقایق امور و چهرهء ملکی و ملکوتی همهء پدیدهها آگاهی دارند،الهام نگیرد و از تیر دعا و سلاح نیایش و ابزار کرنش بهرهند نشود و خود را از سقوط و رکود و مذلت و شکست و درماندگی،محافظت نکند و خود را در پناه سنگر دعا از هرگونه شکستی نگاه ندارد؟!1.
او اگر در میدان نبرد از خدای بزرگ درخواست پیروزی میکند،برای این است که دین خدا را ترویج و احکام خدا را اجرا و سنت پیامبر را احیاء و راه و رسم همهء انبیاء و اوصیاء را پاسداری کند."