چکیده:
پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این سوآل که آیا اساسا بین دینداری و نگرش مدرن رابطهیی وجود دارد یا خیر،به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته است.جامعهی آماری پژوهش را تمامی دانشجویان زن مشغول به تحصیل در دانشگاه شیراز در سه مقطع کارشناسی،کارشناسی ارشد،و دکترا و همچنین،زنان طلبهی حوزههای علمیهی شهر شیراز در سال تحصیلی 1384-1385 تشکیل میدهند،که از میان آنها بیش از 294 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدهاند.
نتایج به دست آمده بیانگر آن است که میزان دینداری طلاب زن در تمام ابعاد،در مقایسه با همتایان خود در دانشگاه،بسیار بالاتر است؛در حالی که مقایسهی نمرههای مقیاس نگرش مدرن دو گروه نشان میدهد که به غیر از دو بعد عامگرایی و شهروندی،در بقیهی ابعاد،دانشجویان نگرش مدرن بالاتری دارند؛بر این اساس،رابطهیی منفی میان دینداری و نگرش مدرن در میان کل پاسخگویان مشاهده میشود،گرچه این رابطه در میان زنان حوزوی،رابطهیی معنادار نبوده است.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه گفته شد،هدف این پژوهش بررسی این سوآلها است که آیا اساسا بین دینداری و نگرش مدرن رابطهیی وجود دارد یا خیر و حال که به نظر میرسد دانشگاه در ایران به عنوان سازمانی در خدمت اصول و اهداف مدرنیته عمل میکند و در مقابل نهادهای سنتی جامعه قرار گرفته است،آیا زنان دانشجو و طلبه نیز از نظر شاخصهای دینداری و همچنین نوع نگرش به مدرنیته با هم تفاوت دارند؟از سوی دیگر، با توجه به آنکه یافتههای پژوهشی،چه در ایران و چه در غرب،به شکلی قاطع بیانگر دینداری بیشتر زنان است و گرچه تبیینهای مختلفی در مورد آن وجود دارد،وجه مشترک همهی آنان تأکید بر جایگاه متفاوت زنان در ساختار اجتماعی جوامع است،باید دریافت که آیا مدرنیته تأثیری یکسان بر زنان و نگرش دینی آنها خواهد گذاشت یا خیر.
به نظر میرسد که تفاوت مشاهده شده در رابطهی میان دینداری و نگرش مدرن در بین دانشجویان و طلاب را قبل از هرچیز باید در چهارچوب جهانبینی متفاوت آنان تبیین کرد؛چنانچه به اعتقاد وبر،مشخصهی جهانشمول جهانبینیهای دینی و ماورای طبیعی این است که هستی را به عنوان کلی بیتناقض و معنادار معرفی میکنند و به موجب آن تعریفی از رنج،و در کنار آن احکام لازم برای زیستن به دور از آنها رنجها صادر میشود(وایت13801)،که نتیجهی آن معنابخشی به جهان و تجربههای زندگی روزانه است."