چکیده:
فارسی ملایری گونهای از زبان فارسی است و،به لحاظ اشتراک برخی از ویژگیها، تلفیقی از همدانی(یکی از گویشهای ایرانی غربی شمالی)و لری(از گویشهای ایرانی غربی جنوبی)به شمار میآید.این گویش با زبان معیار تفاوتهای واژگانی،ساختواژی و آوایی دارد.ساخت فعل در این گویش،مانند فارسی معیار،براساس ستاکهای گذشته و حال و وندهای فعلی است.در این گویش،در کنار فعلهایی که در فارسی،با تفاوتهای آوایی چندی،معادل دارند،فعلهایی به کار میرود که در فارسی معیار نایاباند.در این مقاله اینگونه فعلها نیز معرفی میگردند.1
خلاصه ماشینی:
"صرف فعل جنبیدن در زمان مضارع التزامی (به تصویر صفحه مراجعه شود) 2)مضارع التزامی-در گویش ملایری،ساخت این فعل نیز فرقی با فارسی معیار ندارد و به همان ترتیب ساخته میشود:بـ+ستاک مضارع+شناسهء فعلی،اما در ویژگیهای گویشی با آن تفاوت دارد(-جدول 9): بکوئم(بکوبم) bae-ku-em بنازم(بیندازم) bae-naz-em 3)مضارع ملموس-در این فعل،همانند فارسی معیار،زمان حال از مصدر«داشتن» پیش از مضارع اخباری قرار میگیرد: داره مگوربه(دارد میگیرد) darae-me-gurb-ae داره ورمچینه(دارد برمیچیند) darae-vev-me-???in-ae صورت منفی این ساخت کاربردی ندارد و معمولا برای منفی ساختن آن مضارع اخباری منفی به کار میرود: داره ملنگه(دارد میلنگد)-نملنگه(نمیلنگد) darae-me-laeng-ae(ŞùĞ öâùéáó ö¢è¿ áþù¿Â öÄ)ne-me-laeng-ae داره ورمچینه(دارد برمیچیند)-ورنمچینه(برنمیچیند) darae-ver-me-c?in-ae(ŞùĞ öâùéáó ö¢è¿ áþù¿Â öÄ)ver-ne-me-???in-ae 3-2-4 فعل آینده در این گویش،مانند بسیاری از گویشهای ایرانی،برای ساختن زمان آینده،حال ساده از مصدر«خواستن»در آغاز فعل آورده نمیشود،بلکه مضارع اخباری این مصدر را در آغاز فعل اصلی میآورند(-جدول 01): مخوام بخوانم(میخواهم بخوانم،به جای خواهم خواند) mo-xam-bae-xan-em مخوام بگم(میخواهم بگویم،به جای خواهم گفت) mo-xam-bae-gem جدول 01.
5 اسم مفعول ساخت اسم مفعول،در این گویش،مانند فارسی معیار است:ستاک گذشته(به تصویر صفحه مراجعه شود)،با این تفاوت که /e/ به صورت /ae/ با کشش واکهای تلفظ میشود: برده(برده) bordae: خواسه(خواسته) xassae: هنگامی که اسم مفعول با فعل«بیدن»(بودن)به کار رود،معمولا-و نه همیشه- همخوان /b/ از آغاز این فعل حذف میشود و /ae/ ،که در این گویش در آخر اسم مفعول با کشش واکهای تلفظ میشود،به /e/ تبدیل و در خوشهء آوایی /eyd/ ادغام میگردد: دیه بیم(دیده بودم)-دییدم di-y-ae-bi-yem(ŞùĞ öâùéáó ö¢è¿ áþù¿Â öÄ)dieyd-em نشده بیم(نشسته بودم)-نشدیدم nes?d-ae-bi-yem(ŞùĞ öâùéáó ö¢è¿ áþù¿Â öÄ)nes?deyd-em 6 فعلهای خاص گویش ملایری و مناطق اطراف آن اینگونه فعلها در فارسی معیار کاربردی ندارند و آنها را فقط در گویشهای نواحی مختلف این منطقه میتوان یافت."