چکیده:
سازمان در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند.اقتصادی که در آن دانش به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها شناخته شده است.این موضوع باعث به وجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است.در این راستا مدیریت نوین روستایی با استفاده از اقتصاد مبتنی بر دانش میتواند تأثیر بسیار مهمی در موفقیت و بقای سازمانهای زیر مجموعه بگذارد و باعث خلق ارزش اقتصاد روستای شده و موجبات افزایش اشتغال در روستاها را فراهم آورد. کارآفرینی بعنوان یک پدیده نوین در اقتصاد،نقش مؤثری را در توسعه،و پیشرفت اقتصادی کشورها دارد.اگر در صدد برخورداری از اقتصادی پویا و موفق هستیم،میتوانیم سازوکار لازم را با توجه به مزیتهای نسبی و حدودیتهای محیطی فراهم آورده تا شرایط شکوفایی هر چه بیشتر کارآفرینان،بعنوان نیروی محرکه اقتصاد،متبلور گردد.در این راستا اهمیت توسعه روستایی و نقش حیاتی آن در پیشبرد کشورها و بویژه کشورهای در حال رشد،بر هیچکس پوشیده نیست.بنابراین مدیریت نوین روستایی از جایگاه ویژهای در این خصوص برخوردار است و این مقاله تلاش دارد این موضوع را توصیف نماید.
خلاصه ماشینی:
"عبارتهای فائو برای توسعه پایدار کشاورزی و روستایی چنین است: 1-تأمین نیازهای غذایی اساسی نسل حاضر و آینده از نظر کمی و کیفی در عین تأمین تولیدات کشاورزی دیگر؛ 2-ایجاد مشاغل دامی،درآمد کافی و شرایط مناسب زندگی و کار برای کسانی که در فرایند تولیدات کشاورزی اشتغال دارند؛ (1)-( Gross National product(GNP (2)-( Gross Domestic product(GDP (3)- Pethy 3-حفظ و در صورت امکان ارتقای ظرفیت تولیدی منابع طبیعی بدون آلودگی زیست محیطی؛ 4-کاهش آسیبپذیری بخش کشاورزی نسبت به عوامل طبیعی و اقتصادی-اجتماعی و دیگر تهدیدها و تقویت خوداتکایی این بخش.
در این خصوص سیاستهای حمایتی دولتها از بخش کشاورزی که به منظور تنظیم مکانیزم عرضه و تقاضا،ایجاد اشتغال و تنظیم ساختار درآمد کشاورزان و توسعه پایدار کشاورزی صورت میگیرد،شامل موارد زیر است: 1-اعطای وام و اعتبارات کشاورزی و بهره مناسب؛ 2-برقراری بیمه محصولات کشاورزی؛ 3-توزیع نهادهای تولید با قیمت مناسب؛ 4-رائه آموزشهای ترویجی؛ 5-معافیت مالیاتی؛ 6-تعیین قیمتهای حمایتی؛ 7-کاهش نرخ گمرگی واردات نهادهای کشاورزی و افزایش نرخ و تعرفه گمرکی واردات محصولات زراعی؛ 8-سیاستهای موزانهای که دولت در جهت جلوگیری از ضرر و زیان کشاورزان و مصرفکنندگان اتخاذ میکند.
بخش کشاورزی میتواند از طرق مختلف روند توسعه را تسریع و تشویق کند: (1)- Meinzeh 1-از طریق تأمین غذا و جلوگیری از واردات محصولات کشاورزی و در نتیجه صرفهجویی ارزی و استفاده از ارز صرفهجویی شده در جهت گسترش تولیدات صنعتی؛ 2-تولید مواد اولیه کشاورزی در جهت گسترش فعالیتهای صنعتی؛ 3-انباشت سرمایه از طریق افزایش ما زاد قبل عرضه به بازار با توجه به حفظ قیمت بازار؛ 4-رشد صادرات بطوری که بتواند وجوه ارزی مورد نیاز برای کل اقتصاد را تأمین کند؛ 5-تأمین نیروی انسانی مورد نیاز برای گسترش سایر بخشها."