خلاصه ماشینی:
"واکنش هیجانی به نقد برخلاف تصور نویسنده محترم ناشی از این نیست که نقد بنا به تعریف عیبجویی و دارای بار عاطفی منفی است بلکه برخاسته از الگوی رفتار ارتباطی نقد و خرده و مورد نقد، نحوه ارایه نقد،موقعیت فردی و جمعی ارایه نقد و شرایط هیجانی فرد مورد نقد است.
اگر کسی بدون دانش و تخصص به نقد و داوری بپردازد،بر اساس سخن مؤلف از اخلاق سرپیچی کرده است،اولا این امر به معنای قبیح بودن نقد غیرمتخصصانه است،ثانیا اگر چنین نقدی موجب خسارتی شد،آیا ناقد غیرمتخصص ضامن است؟آیا نهادی حقوقی میتواند از ناقد غیرمتخصص مسئولیت حقوقی یا کیفری (برحسب خسارت یا جرم ناشی از نقد غیرمتخصصانه)بطلبد؟ ثالثا اگر ناقدی فاقد دانش و تخصص نقدی کرد و شخص مورد نقد آن را پذیرفت و این پذیرش موجب خسارت شد آیا سادهلوحی و اعتماد به غیرمتخصص برای شخص مورد نقد مسئولیت اخلاقی نمیآورد؟ واقعیت آن است که به جای نقد متخصصانه بودن نقد،باید از مواجهه شایسته با نقد غیرمتخصصانه سخن گفت:توجه به متخصص بودن فاقد اهمیت فراوان در مواجهه با نقد دارد.
چنین نقدی در واقع رفتار ارتباطی درون شخصی است که نویسنده به عنوان اصل دوم به آن ترغیب میکند بدون بیان اینکه خود انتقادی نیز میتواند اخلاقی و غیراخلاقی باشد.
از اثری با موضوع اخلاق نقد انتظار میرود راهنمای عملیاتی در مواجهه با تعارضات اخلاقی در نقد ارایه دهد اگر نویسنده آن تأکید میکند که<<راقم این سطور به جای دگرگونی دربارهء نقد کوشیده است مسائل این حوزه را بشکافد و هریک را مورد بررسی قرارداده و ابهامات موجود را برطرف سازد>>(ص 12)."