چکیده:
جهانبینی فیلسوف یا متعالی است یا غیرمتعالی. جهانبینی متعالی در روش بر بحث و ذوق استوار است و در غایت، علم افضل به معلوم افضل و در محتوا، متضمن مسائل مربوط به ذات و صفات و افعال باریتعالی است.
جهانبینی متعالی به ایدئولوژی متعالی منتهی میشود. ارکان این جهانبینی، خداشناسی، صراطشناسی (علمالنفس) و معادشناسی و نتایج آن رهبرشناسی، رهزنشناسی و اخلاق (بهمعنای اعم) است. تعالی سیاست در همین مقوله نمود مییابد. حال این پرسش مطرح میشود که سیاست متعالی چگونه سیاستی است؟ آیا فراتر از شریعت است یا همتای شریعت و یا اینکه اصلا خود شریعت یا فروتر و تابع محض آن است؟ حکمت متعالیه صدرایی، سیاست را در طول شریعت و فراتر یا در عرض آن و یا عین آن نمیشناسد؛ بلکه فروتر و تابع و همچون عبد در برابر مولا قرارش میدهد. ازاینرو، سیاستمدار و حاکم باید در درجه اول معصوم و در درجه دوم، فقیه جامعالشرائط باشد.
خلاصه ماشینی:
"باید ویژگیهای سیاست متعالی را شناخت تا بتوان به این پرسشها پاسخ داد که آیا سیاست متعالی، سیاستمدار متعالی و جامعة متعالی را طلب میکند یا خیر؟ رابطة سیاست متعالی با شریعت چگونه است؛ آیا تابع شریعت است یا عین شریعت یا هیچ ارتباطی میان آنها نیست؟ جایگاه دین و سیاست در حکمت متعالیه فلسفة اسلامی همچون کلام اسلامی، خود را متعهد به اسلام میداند.
مدرس، یکتنه در برابر جبهة سکولار قیام کرده بود و برای خنثیکردن شعار شوم آنها چارهای نداشت جز اینکه شعار کوتاه و رسا و همهفهم عینیت را مطرح کند و چهبسا اگر او مجال مییافت که در محیطی آرام و بهدور از آشفتگیهای سیاسی به تجزیه و تحلیل نشیند، همان چیزی را میگفت که برخی از فلاسفة اسلامی پیش از او مطرح کرده بودند؛ چرا که شعار عینیت، همانطوری که اشاره کردیم، خالی از اشکال نیست و به همین جهت است که ناگزیریم نظریة فیلسوف نامدار اسلامی – صدرالمتألهین – را در اینجا مطرح کنیم که او نیز قطعا در مکتب و محضر اساتید خود، 5 با نظرات وی آشنا بوده است.
همانطوری که بدن تابع نفس است و جز در موارد بیماری و کسالت یا خستگی و افسردگی، از اطاعت آن تخلف نمیکند و همواره مجری فرامین و دستورات صادر از نفس است و جز اجرای موبهموی آنها وظیفهای برای خود نمیشناسد و اگر اجرا نکند، از سر ناتوانی است، نه از سر طغیان و سرکشی، سیاست نیز باید بهطورکامل، مطیع شریعت باشد و باید همواره روح شریعت در کالبد سیاست دمیده شود تا از حیات معنوی و الهی برخوردار باشد و از قرارگرفتن در خدمت شهوات نفسانی و وساوس شیطانی بپرهیزد؛ چرا که ضرر و زیانش دامنگیر تودههای مظلوم و محروم خواهد شد و اگر چنین کند، بهصورت مردهای متعفن و گندیده درآید که کام جان بشریت را مشمئز و متنفر سازد، همانگونه که دنیای امروز با آن دست به گریبان است و نتایج شوم آن را در میان ملتهای محروم شاهدیم."