چکیده:
ملاصدرا درباره رابطه عالم صغیر و انسان کبیر مطالب فراوانی را در کتابهای خودذکر کرده و این مسئله برای او آنقدر اهمیت داشته که وعده نگارش کتاب مستقلی را در اینباره داده است.در نظریهیی که ملاصدرا در این مورد ارائه کره است مبانی فلسفی او از جایگاه رفیعی برخوردار است.اصالت وجود،وحدت حقیقت وجود، تشکیک وجود،فقر وجودی،حرکت جوهری،عوالم کلی وجود،نفی نظام جنسی و فصلی و قوس صعود و نزول از جمله مبانی اثرگذار در نظریهء ملاصدرا در این زمینه است.ملاصدرا بیان میکند که انسان با دست یازیدن به مرتبهء عقل بالفعل،عالم صغیر و بلکه انسان کبیر است.جهان نیز بدلیل وحدتی که دارد انسان کبیر است.در نظریهء ملاصدرا انسان کامل از جایگاه رفیعی برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
"آیا میتوان بدون شناخت نظریههای اصالت وجود،وحدت وجود،تثلیث عوالم وجود و ترتب تشکیکی آنها،تثلیث ساحات وجودی انسان و ترتب تشکیکی آنها،قوس نزول و صعود وجودی،حرکت جوهری،اتحاد عاقل و معقول،نوعیت نوع بواسطه فصل اخیر آن بودن،وجود بودن فصل اخیر،و نفی نظام جنسی و فصل ارسطویی و لوازم آن،به شناختی هرچند اندک از نظریهء ملاصدرا در باب انسان کبیر دست یافت؟ پاسخ این سؤال،بدون تردید،منفی است.
ملاصدرا بیان میکند که نسبت مفهوم موجودیت مصدری با وجود حقیقی همچون نسبت مفهوم انسانیت با انسان است(رک،ملاصدرا،الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة،ج 1،ص 65)با توضیحی که ملاصدرا در باب چگونگی جمع میان دیدگاه اصالت وجود و تحقق کلی طبیعی در عالم خارج ارائه کرده است،این مطلب که میتوان با تسامح،وجود را معقول اول تلقی کرد،معنایی دقیقتر مییابد(نک: همان،ج 2،ص 36.
لذا تنها راهی که پیش روی است نظریه تشکیک وجود خواهد بود که تفاوت مراتب وجود را به شدت و ضعف میداند و در عین حال،ما را به این نکته توجه میدهد که شدت و ضعف،دو امری نیستند که به حقیقت وجود ضممیه شده باشند بلکه شدت و ضعف،دو امر هستند که از صمیم ذات مراتب وجود انتزاع میشوند و اصطلاحا خارج محمول نام دارند.
سخن گفت؟ 7-نفی نظام جنسی و فصلی:با اعتباری دانستن خود موجود ناسوتی نیست که مراتب بالاتر کمال را برای خود حاصل میکند بلکه این،موجودات عوالم بالاتر هستند که بدلیل سعه وجودی و مراتب بالای کمال، موجودات را در مسیر استکمال خود،سوق میدهند."