خلاصه ماشینی:
"قضیهء چاپ کتاب درسی افغانستان یک گفتگوی چاپ نشده با همایون صنعتی سیروس علینژاد این گفتوگو در تاریخ هفتم خرداد سال 1831 در گینکان کرمان انجام شده است.
صحبتهای این نوار دربارهء افغانستان و کاری است که همایون صنعتی برای چاپ کتابهای درسی در افغانستان کرده بود.
آن روز پرسیدم و همایون حرف خود را اینطور شروع کرد: همایون صنعتیزاده:عرض شود در فرانکلین که بودم دغدغهء من تیراژ کتاب بود.
در فرانکلین کار من این بود که کتاب را میدادم ترجمه میکنند،حق الترجمه را میخریدم و یک چاپ را میفروختم به ناشر دیگر.
اگر من در فرانکلین سالی دویست سیصد تا کتاب چاپ کردم تنهایی که نمیتوانستم این کار را بکنم.
با او که داستانم را در میان گذاشتم گفت فلانی من تنها کاری که میتوانم برایت بکنم این است که دو شب دیگر رؤسای وزارت فرهنگ افغانستان توی خانه من مهمانند.
رفتم آنجا گفت شنیدم تشریف میبرید افغانستان،این خیلی کار مهمی است و چه و چه.
حرفهشان این بود که باید کتابهای درسی ایران را چاپ کنیم.
اتفاق دیگر این بود که ما از فنلاند کاغذ خریدیم برای چاپ کتابهای افغانستان،کشتی حرکت کرد آمد در دریای مدیترانه،شد سال 6591،جنگ اعراب و اسرائیل شروع شد،کانال سوئز بسته شد.
باید کشتی میرفت دور میزد و میآمد و این دور زدن کار را به تعویق میانداخت و کتابها به موقع چاپ نمیشد.
حگفتم چرا ندارید؟ این مدت چه کار میکردید؟گفت ماشینها را سفارش داده بودیم و قرار بود از راه پاکستان حمل شود."