چکیده:
مطالب مقاله شرح مختصری از«فص حکمهء نفیسه فی کلمهء یونسیهء»است که همگام با فص هجدهم از فصوص الحکم ابن عربی و شرح قیصری بر آن پیش میرود.در این فص به کرامات نفس انسانی و منافات نداشتن کرامات انسان با مرگ سخن به میان میآید،مباحثی که به تناسب در طی مقاله مطرح میشوند، عبارتند از:حقیقت مرگ،بدن برزخی،خلود در نار و انقطاع عذاب،حقیقت و مراتب ذکر و نقش آن در تداوم حیات و بقای عالم،چگونگی تجلیات مختلف امر واحد الاهی برای بینندگان گوناگون،تأثیری که استعدادها و ظرفیتهای معرفتی و جهانبینیها برای چگونگی ظهور حق در عالم و یا شهود عالم در مرآت حق دارند.مسأله اخیر نوع خاصی از هرمنوتیک را که مختص به نگاه معنوی و دینی اسلام به هستی است بیان میدارد.
خلاصه ماشینی:
"کسانی که نفس را به فتح فاء خواندهاند،در وجه مناسبات یونس با حکمت نفسیه گفتهاند،یونس به اندوه و غم مبتلا بود و حق تعالی با نفس رحمانی از او تنفیس کرب کرده است و این تناسب گرچه بین نفس و یونس علیه السلام وجود دارد، در مطالب فص،اثری از تنفیس کرب نیست و حال آنکه در طی فص،از خلافت انسان و خلقت او به صورت خداوند رحمان یاد شده است.
افضلیت ذکر بر جهاد با آنکه هدم نشئه انسانی به امر و فرمان خداوند در برخی موارد براساس حکمت الاهی جایز است،حق سبحانه تعالی رعایت آن را حتی المقدور مرجح دانسته است و بهترین شاهد بر این مدعا کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است: «الا انبئکم بما هو خیرکم و افضل من ان تلقوا عدوکم فتضربوا رقابهم و یضربوا رقابکم؟ذکر الله؛آیا شما را باخبر سازم به آنچه برای شما بهتر است و برتر از جنگیدن و رویاروی با دشمن باشد؛برتر از اینکه گردن آنان را زده و آنان گردن شما را زنند.
خلود در نار و انقطاع عذاب ابن عربی همانگونه که در فص اسماعیلی نیز بیان میدارد،اصل عقاب و خلود و دوزخ را میپذیرد؛اما معتقد است آنان که اهل نار هستند،پس از آنکه عقاب عمل و رفتار خود را در آتش میبینند،بدون خروج از آتش،از نعیم الاهی بهرهمند میشوند و نعیم آنها متناسب با حال آنهاست و یا به اینکه عذاب پس از مدتی از آنها برگرفته میشود و یا به این است که به عذاب عادت میکنند و یا آنکه خدای سبحان از سر لطف بر آتش تجلی مینماید و آتش درحالیکه در آن هستند،بر آنها برد و سلام میشود."