چکیده:
ویژگیهای فوق(فرازمانی،فرامکانی و...)باشد.یگانه زبانی که این ویژگیها را داراست،زبان فطرت میباشد که فرهنگ عمومی و مشترک همه انسانها در همه زمانها و مکانها است و هر انسانی به آن آشنا و از آن بهرهمند است.در مقاله حاضر به بحث زبانشناسی دین و قرآن،که از مباحث مهم الهیات، فلسفه دین و کلام جدید میباشد،پرداخته شد.ابتدا پس از مفهومشناسی و بیان پیشینه مسأله زبانشناسی،دیدگاههای مختلف در زمینه زبان دین مورد نقد و بررسی قرار گرفت.تئوریهای زبان دین در دو دسته غیر شناختاری و شناختاری تقسیم شده است.تئوریهای غیر شناختاری که خاستگاه غربی دارد مورد نقد و بررسی قرار گرفت سپس نظریههای شناختاری زبان دین طرح گشته و در ادامه دیدگاه صحیح و ادله آن بیان شد.نظریه مختار این است که زبان دین و قرآن همان زبان عرف عقلاست که با فطرت و سرشت انسانی سازگار و همخوان است و به این دلیل به زبان فطرت و هدایت تعبیر شده است.بنابراین زبان دین،زبان فطرت است؛بدین معنا که زبان و ساختار دین، سازگاری و تطابق آن با فطرت انسان است نه تحمیل بر آن،چراکه هدف اصلی و اساسی دین،هدایت همه انسانها،در همه اعصار،در همه مکانها و در همه زمینهها میباشد و این هدف،زمانی عملی و ممکن است که زبان آن نیز دارای
خلاصه ماشینی:
"(رک:آلستون،6731:15) این دیدگاه همانند نظر پوزیتیویستی،زبان دین را زبانی ناواقعگرا و غیر شناختاری میداند که با چند چالش مواجه است: اولا،داشتن ویژگی کارکردی برای دین،هیچ منافاتی با واقعنمایی ندارد؛ هرچند داشتن کارکرد،معیار واقعنمایی نیست؛ ثانیا،وجدان آدمی و بداهت عقلایی گواه آن است که زبان دین واقعنماست و بدون توجه به این مسأله،گزارههای دینی قابل درک نیستند و مؤمنان نیز با اذعان به اینکه در پس گزارههای دینی،واقعیتی نهفته است،به مفاد آنها ایمان آوردهاند؛ زیرا واقعنمایی برخی گزارهها با عقل و برخی دیگر به وسیله نقل و دستهای از طریق تجربه قابل اثبات است.
اما دسته دیگر از نمادانگاران کسانی هستند که زبان دین را واقعی و مطابق با واقع میدانند و معتقدند به دلیل نمادین و رمزگونه بودن آن،برای همگان قابل فهم نیست و صرفا رمزی بین خداوند حکیم و پیامبر است که ویژگی این نمادها و رمزها،قدرت آنها در بازگویی حقایق ماورایی خود است.
3. با توجه به تناسب معارف الاهی با فطریات،طبایع،استعدادها و شرایط روحی انسانها،کیفیت بیان معارف و مطالب،ابعاد وسیع روح انسانها،در سطوح و شرایط و موقعیتهای مختلف،منظور شده است؛ازاینرو همه آیات در یک سطح نیستند؛بلکه برخی از آیات با توده مردم سخن میگویند و برای همگان مفهوم است و برخی برای اهل دانش قابل فهم است و برای سطوح دیگر نیازمند توضیح و تفسیر میباشد و در برخی موارد نیز «و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم» (آل عمران7/)یا در جایی همانند حروف مقطعه،صرفا رمزی بین خداوند و رسول است."