چکیده:
بنیان اندیشه صدرالمتألهین در حکمت متعالیه را معارف شهودی وی فراهم میآورد. در
سنت فلسفی- دینی اسلامی، جان آدمی مستعد دریافت حقایق علمی از مبادی عالیه عالم
است. از این رو شهود عقلی امری ممکن است. در این مقاله ضمن بحث از اقسام شهود، بیان
میشود که ملاصدرا از نحوهای شهود عقلانی برخوردار بوده است. چنین شهودی در
لوازم عملی و نیز نتایج نظری خود همعنان با شهود عرفانی است. همچنین برخلاف این سخن
که پرسش از کجا میدانی؟ (آوردهای) در مقام گردآوری در علم روا نیست، در حوزه
فلسفه چنین پرسشی مهم است و شهود – با توجه به موازین آن – اعتبار ویژهای به
مدعیات متافیزیکی میبخشد. ملاصدرا خود را ملتزم دانسته که مشاهدات باطنی خود را
مبرهن سازد و ظاهرا براین عهد خود وفادار مانده است.
خلاصه ماشینی:
"15 ملاصدرا مکاشفات خود را بیان کرده آنهم نه در قالب مجاز و استعاره بلکه در قالب نظریات و براهین فلسفی و به همین دلیل ملاک زودگذر بودن هم مخدوش میشود، لذا با اعمال ویژگیهای چهارگانه مذکور تنها به نتیجهای سلبی میرسیم یعنی اینکه کشف و شهود ملاصدرا، عرفانی نیست، اما اینکه چیست؟ بیپاسخ میماند.
این مطلب به معنای انکار امکان مطالعات تطبیقی بین دو میراث عرفانی مذکور نیست بلکه تنها ناظر به تبیین کشف و شهود ملاصدرا در باب مدعیات فلسفی اوست که به نظر میرسد در چارچوب عرفان اسلامی جایگاه شایسته خود را باز مییابد.
24 با توجه به معنا و موقعیت شریف و مقدسی که متون دینی برای " عقل" قائلند و از سوی دیگر همین عقل در سنت فلسفة اسلامی رسوخ کرده و وسیله تفکر فلسفی قرار گرفته است میتوان به این نتیجه رسید که اصطلاح "شهود عقلانی" تناقص آمیز یا پارادکسیکال نیست.
پرسش این است که اولا چه مسائلی در حکمت متعالیه مسبوق به کشف و شهود است؟ و ثانیا آیا ملاصدرا به عهد خود - مبنی بر مبرهن سازی مکاشفات باطنی - وفادار مانده است یا خیر؟ در پاسخ به پرسش اول باید گفت: مسائلی که مسبوق به شهود است یکسان نیستند و میتوان آنها را در سه قسم، انتظام بخشید: 1- تمام حقایق فلسفی را ملاصدرا مأخذ از ناحیه حق تعالی دانسته که پس از ریاضت و طلب نصیب وی شده است."