چکیده:
طرح مسئله:در الگوی سه مرحلهای پیشگیری از جرم و کجروی مرحله دوم پیشگیری،متوجه افرادی است که در آستانه بزهکاری قرار دارند و احتمال درگیر شدن آنها در رفتارهای انحرافی بیش از سایر افراد میباشد.شناخت این گروهها و انجام اقدامات بازدارنده نسبت به آنان،هدف پیشگیری ثانویه است.آموزههای دینی نیز،این گروهها را مورد توجه قرار داده و راهکارهای ارائه شده به منظور بازداشتن آنان از انحراف و کجروی میباشد.
روش:این پژوهش با روش تفسیر محتوای متون دینی با استفاده از فنون تفسیر و براساس نظریههای جرمشناختی،جامعهشناختی و روانشناختی و نیز مدلهای ارائه شده در جرمشناسی پیشگیرانه،انجام گرفته است.متن دینی مورد استفاده در این پژوهش بهطور خاص،قرآن کریم بوده است.
یافتهها:الف)اسلام توجه ویژهای به گروههای در معرض بزهکاری و انحراف مانند:نیازمندان،ایتام، زنان بیسرپرست،جوانان و نوجوانان،مصیبتدیدگان و ثروتمندان،داشته است و از راههای مختلف آنها را مورد حمایت مستقیم و غیرمستقیم قرار داده است.
ب)حمایت از این اقشار به سه بخش حمایتشناختی و معرفتی،حمایت عاطفی و معنوی و حمایت مادی تقسیم میشود که مجموع آنها میتواند گروههای در معرض انحراف را از نظر فکری،عاطفی و مادی تقویت نموده و توانایی آنها را در سازگاری با شرایط سخت و بحرانی افزایش دهد.
نتایج:بررسی آموزههای دینی نشان میدهد که حمایتهای فکری و شناختی از اهمیت ویژهای برخوردار است و چنانچه این گروهها،شناخت صحیحی نسبت به زندگی و اهداف آن داشته باشند و بتوانند حوادث زندگی را درست تفسیر کنند،به راحتی میتوانند خود را با موقعیتهای سخت،سازگار نموده و این موقعیتها را به فرصتهایی برای رشد و تعالی خود تبدیل نمایند. حمایتهای عاطفی و مالی نیز علاوه بر اینکه در مواردی ضروری و مقدم بر حمایتهای شناختی، میباشند،میتوانند زمینه تأثیر این حمایتها را نیز فراهم نمایند.
خلاصه ماشینی:
"تشخیص چنین وضعیتهائی به صورت بالینی و دقیق اگرچه مورد تأمل و تردید میباشد اما نگاه اجتماعی و واقعبینانه به وضعیتهای ناهنجار اجتماعی و آگاهی از عوامل انحراف و کجروی و نیز شناخت ویژگیها و نیازهای جسمی،روحی و روانی انسانها میتواند به تشخیص این وضعیتها کمک نماید و امکان برنامهریزی برای مقابله با آنها را فراهم کند.
فقر و محرومیت از یک طرف وضعیتی ناهنجار از نظر اقتصادی و اجتماعی محسوب میشود که معلول عوامل خاص خود میباشد و از طرف دیگر موجب بروز ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری میشود و انسانهائی که از نظر کنترل درونی ضعیف هستند را در آستانه ارتکاب جرم و کجروی قرار میدهد به همین دلیل،فقر در آموزههای دینی امری نامطلوب معرفی شده است که نه تنها از نظر رفتاری بر انسان تاثیر میگذارد بلکه از نظر اعتقادی نیز میتواند انسان را تا مرز کفر پیش ببرد.
فشارهای شدید روحی- روانی،افسردگی،اضطراب،ترس و یأس و ناامیدی حاصل از حوادث نامطلوب و فشارزا موجب میشود که انسانهای مصیبتدیده در معرض ناهنجاریهای رفتاری قرار گیرند و به همین دلیل به نظر میرسد که این افراد نیز به عنوان گروههای در معرض خطر و آسیب پذیر از دیدگاه جرمشناسی قابل بررسی باشند،به این معنا که این افراد به شدت نیازمند حمایتهای مادی،معنوی،عاطفی و اجتماعی پیشگیرانه هستند و چنانچه این حمایتها محروم بمانند احتمال انحراف و کجرفتاری آنان نسبت به سایر افراد به مراتب بیشتر خواهد بود.
2-2)حمایتهای عاطفی(روانشناختی) انسانها اگرچه در شرائط عادی نیز دارای نیازهای عاطفی هستند و تأمین نشدن این نیازها میتواند موجب مشکلات روحی-روانی و اجتماعی برای آنان گردد اما این نیازها در مشکلات و سختیها به شدت افزایش مییابد و آنان را در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد."