خلاصه ماشینی:
"ولی در این مکتب نیز دو گروه متمایز میتوان تشخیص داد: یکی آنان که بیان مطلب و تألیف کتاب را بر مبنای چهار جهت شمال و جنوب و شرق و غرب قرار داده و بغداد را مرکز جهان به شمار آوردهاند،و دیگر آنان که فصل بندی کتابهای خود را بر مبنای اقالیم قرار داده و غالبا مکه را آثار جغرافیایی تالیف شده در قرنهای سوم و چهارم هجری را به دو دستهء اصلی یا دو مکتب مشخص و متمایز تقسیم کردهاند:1-آثاری که به جغرافیایی تمام عالم مربوط است ولی مملکت اسلام را به تفصیل بیشتری مورد بحث قرار دادهاند...
چنانکه بیشتر نیز اشاره شد،ابن خردادبه و اثر او در زمره آثار جغرافیایی مربوط به مکتب عراقی جای میگیرد به همین جهت او سرزمین سواد را مرکز تقسیمات خود قرار داده و جهات چهارگانه مشرق و مغرب و شمال و جنوب و شهرها و راههای آنها را ذیل همین عنوان یاد کرده است.
محمد ملایری به درستی اشاره کرده است که آغاز کتاب ابن خردادبه از سواد یعنی«سورستان»دوره ساسانی نه به دلیل آن که آنجا در زمان او پایگاه خلافت و مرکز دستگاه حکومت خلیفه بوده و بر همه جهات فرمان میرانده و خود او هم در آن دسته مقام و منزلتی داشته است،بلکه بدان سبب بوده ه پادشان ایران(ملوک الفرس)آنجا را مرکز قرار داده و«دل ایرانشهر»خواندهاند.
(2)-با توجه به این که ابن خردادبه خود در زمرهء دیونسالاران بوده اطلاعات ذیقیمتی در خصوص میزان مالیات و خراج نواحی و شهرهای مختلق داشته که در ذکر پارهای از شهرها به میزان خراج دریافتی از آنها اشاره کرده است:«از همدان تا قم 47 فرسخ است،و مالیات(خراج)قم دو هزار هزار درهم است..."