خلاصه ماشینی:
"نکتهء دوم قرآن در بیان مراتب آفرینش انسان،گاهی لفظ"ثم"و گاهیلفظ"فاء"به کار برده است و نکته آن این است که هر مرتبهای که فاصله آن نسبت به مرتبهء دیگر زیاد باشد در این مورد لفظ"ثم"بکار برده است،مانند مراتب"طین"نسبت به "نطفه"و"نطفه"نسبت به"علقه"زیرا"گل"و"منی"و"خون"بسته سه نوع موجود مختلف شمرده میشوند و در انظار اختلاف جوهری دارند،ولی در مواردی که اختلاف مراتب تنها از نظر صفات باشد مانند ا ختلفا علقه با مغضه و مضغه با عظام در این موارد لفظ"فاء"که حاکی از کمی فاصله زمانی در آفرینش و یا حاکی از کمی فاصله جوهری است به کار رفته است از این بیان روشن گردد که چرا قرآن،در بیان آخرین مرحله آفرینش انسان،لفظ"ثم"بکار برده و میگوید "ثم انشاءناه خلقا آخر" زیرا فاصله جوهری این مرتبه با مرتبه پیش بسیار عمیق است و انسان در مرتبه ما قبل جز یک پارچه گوشت آمیخته با استخوان چیزی دیگر نیست،نه آگاهی دارد و نه توانائی ولی در این مرحله گام به مرحل بس بلند و والائی میگذارد،دیگر آن موجود به ظاهر مرده نیست که از حیات جز حیات حیوانی چیزی نداشت بلکه حیاتی عالی همراه با علم و آگاهی و قدرت و توانائی دارد و در ردیف بهترین مخلوق قرار میگیرد.
با در نظر گرفتن این نکات سه گانه اخیر،پاسخ پرسش دوم کاملا روشن میگردد زیرا به حکم اینکه در بیان این مقطع لفظ"ثم"به کار برده شده که میتواند حاکی از فاصله جوهری میان این مرحله،و مراحل پیشین باشد،و نیز از لفظ"انشاء"که در خلقتهای ابداعی و کاملا بیسابقه به کار میرود،کمک گرفته علاوه بر این آن را آفرینش دیگر خوانده است،میتوان گفت که قرآن خلقت روح را با خلقتهای قبلی مغایر دانسته است و مقصود از این مغایرت،جز مادی بودن مراحل قبلی،و تجرد این مرحله چیز دیگر نمیتواند باشد و یا لا اقل آیه در این معنی ظهور دارد."