چکیده:
این مقاله،در صدد پاسخ به این سؤال است که مبانی فکری استاد مطهری(مبانی هستیشناسی،انسانشناسی و معرفتشناسی)چه تأثیری بر نحوه نگرش ایشان نسبت به حقوق زنان(حقوق خانوادگی،اجتماعی و سیاسی)دارد.برای این منظور، ابتدا به بررسی مبانی فکری ایشان و سپس دیدگاههای استاد در زمینه حقوق خانوادگی،اجتماعی و سیاسی زنان میپردازد.در تبیین روند بحث تأثیر مبانی فکری بر حقوق زنان،به صورت مختصر میتوان گفت:استاد مطهری در زمینه حقوق زنان قایل به تساوی این حقوق،با مردان است،اما تشابه حقوقی را رد میکند.این مسئله به دلیل نگاه خاص ایشان به هستی،انسان و راه شناخت هستی است.
خلاصه ماشینی:
و سعادت او را هم در این قرار داده است که در مدار طبیعی خودش حرکت کند.
مورد وحی از دیدگاه استاد مطهری این است که از نظر ایشان،وحی مکمل و متمم
نکته دیگر مورد توجه ایشان این است که اساس و مبنای حقوق طبیعی و فطری،خود
است که مرد کاری به مال و کار زن ندارد و اگر زن ثروتی داشته باشد متعلق به
نفقه:به نظر استاد نفقه هم مانند مهریه است و اگر اسلام به مرد حق میداد که زن
استاد،دلیل لغو چند شوهری را این میداند که نه با طبیعت مرد موافق است و
چند همسری میداند(همان،ص 203)و معتقد است برای اثبات این مدعا دو مقدمه
2. ازدواج پیمان مقدسی است و باید برای همیشه این پیمان ثابت بماند و طلاق از
خروج مرد از این بن بست باز میشود،عینا باید برای زن باز باشد و اگر غیر از این
هزینه ازدواج عده و نگهداری فرزندان از این بابت به عهده مرد است و این خود مانعی دیگر برای طلاق
استاد مطهری به این مسئله توجه زیادی نشان میدهد،اما معتقد است:این
جریان طبیعی روابط شوهر با زن به این است که اگر میخواهد با زن
کاسته شده و تحمیلی از این نظر بر مرد شده است.
خانوادگی میشود،در نظر گرفته و مهر و نفقه را از این جهات لازم دانسته است.
طبیعت که مرکز اندیشه استاد در مورد حقوق زنان است بر میگردد.
کوشش کنیم که ثابت شود دزدی کرده است تا دستش را قطع کند و یا در این جور
نظر استاد نسبت به این ادله چنین است: