چکیده:
به گواهی تاریخ،ایران اسلامی همواره مهد حکمت و اندیشهورزی بوده است.حکیمان و عارفان این دیار -از فارابی و ابن سینا و مولوی تا سهروردی و حیدر آملی و صدرای شیرازی-در همه جای دنیا به عنوان ستارگان درخشان معرفت و معنویت شناخته شدهاند.از اینرو،از دیرباز طالبان معرفت از اطراف و اکناف عالم،چشم به فرزانگان این دیار دوختهاند و آثار اندیشوران ایرانی-اسلامی را در شرق و غرب عالم میتوان ردیابی کرد.اما آیا این افتخار فقط متعلق به گذشته است و به تاریخ پیوسته است؟یا این چراغ پر فروغ همچنان تابان و درخشان است؟در پاسخ میتوان گفت که هرچند گذر روزگاران،گاو موجب نوسانهایی در فروغ این چراغ شده است،اما خوشبختانه این شعله مقدس هیچگاه خاموش نشده و تا به امروز همچنان در نورافشانی است.آشنایی با حیات فکری و فلسفی معاصر ایران و پیشگامان آن و معرفی آن به تشنکان حقیقت در داخل و خارج ایران،گامی است سودمند در استمرار این سنت قویم و غنی،و قدمی است ضروری در بهرهگیری نسل جدید از این میراث گرانسنگ.نوشتار حاضر نگاهی است گذرا به حیات علمی برخی از پیشروان حکمت و معرفت اسلامی در ایران معاصر.
History bears witness to the fact that Islamic Iran was always a cradle for wisdom and philosophical thought. The great sages and mystics of this land-from Farab! to Ibn Sina, Mawlana Rurni to Suhrawardi, and Sayyid Haydar Amuli to Mulla Sadra=-are known the world over as the torchbearers of knowledge and spirituality. It is no accident that traditionally the seekers of knowledge in all corners of the world would look to the prodigies of Iran for such wisdom; hence traces of the works of these Islamic-Iranian authors can be found in the East and the West. But is this honour a historical phenomena and a thing of the past? Or is this lamp still lit? In response it can be said that while the flame has flickered and has given off light of different intensities, it has never been extinguished and continues to give light even today. An overall awareness of the philosophical life of contemporary Iran-by introducing the leaders of this movement to all seekers of knowledge in and outside of Iran-is beneficial and can only but help in the continuation of this rich tradition. Moreover, it is a necessary step insofar as it provides posterity with access to a most valued heritage. The present study is an overview of the intellectual life of some of the leading figures of Islamic philosophy in contemporary Iran.
خلاصه ماشینی:
"(مجموعه آثار،ج 41،ص 164-745) شرح و تفسیر فلسفه صدرایی،نقد مارکسیسم و برخی دیگر از فلسفههای جدید غرب،طرح جدیدی از بحث شناخت،فطرت،فلسفهء تاریخ،و طرح الهیات یا کلام جدید با نگاهی نو،از خدمات شهید مطهری به تفکر معاصر اسلامی است.
(منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ص 4531) او نه تنها در تاریخ میراث فلسفی-عرفانی اسلامی و تحلیل و تفسیر مسائل آن و نقد آرا،چیرهدست است،بلکه خود نیز دارای آرای خاصی در برخی مسائل الهیاتی است2 آشتیانی به فلسفهء غرب اعتنایی نداشت و به آن نپرداخت؛اما در فلسفهء اسلامی قائل به بازنگری و تحول بود و توجه به علوم جدید را در مبدحث فلسفی مرتبط با علوم لازم میدانست.
برخی از آنها عبارتاند ار:حسینعلی راشد،نویسندهء کتات دو فیلسوف شرق و غرب،جلال الدین همایی محقق در فلسفه و عرفان اسلامی و نویسندهء کتاب مولوینامه،شهید سید محمد حسینی بهشتی مدرس فلسفه تطبیقی و مؤلف آثاری در الهیات،محمود شهابی مؤلف کتاب رهبر خرد در منطق و رسالهای در وحدت وجود، عبد الجواد حکیمی فلاطوری صاحبنظر و دارای آثاری در فلسفه اسلامی،یحیی انصاری صاحب اثری در شرح منظومه ملاهادی سبزوای،جعفر سبحانی مؤلف آثاری در شرح فلسفه ملاصدرا و فلسفه اخلاق،سید مصطفی خمینی صاحب تعلیقات بر برخی کتب فلسفی و تفسیری بر قرآن کریم،غلامحسین ابراهیمی دینانی مدرس فلسفه اسلامی و مؤلف آثار فلسفی متعدد از جمله کتاب قواعد کلی در فلسفه اسلامی و احمد ححمدی استاد فلسفه تطبیقی و مترجم آثار مهم در فلسفه غرب و...."