چکیده:
یکی از مبانی مهم حدیثشناسی، شناخت شرایط و اسباب صدور حدیث است. فهم درست روایات
احرف سبعه (نزول قرآن بر اساس هفت حرف) نیز پیرو همین قاعده است. بر اساس زمینههای
صدور، از آن جا که قرآنآموزان از جهات گوناگونی به ویژه از دو جنبة زبان و روان با
یکدیگر متفاوتند و اهداف و روشهای آموزش قرآن بر پایة دو اصل شفاهی و زایایی زبان
آن، و روانشناختی بودن فرآیند یادگیری آن، شکل گرفتهاند، این روایات، خواهان
تبیین و اجرای اصل «آسانسازی» آموزش قرآن به عنوان آموزش یک زبان و گسترش حوزة
قرائت قرآن (- تصریف کلمات، آیات و سورهها) بر مبنای تثبیت و حفظ ساختار منظم و
قرائت واحد آن میباشند تا فرآیند یادگیری «زبان قرآن» تسهیل گردد. از این رو، این
روایات بیانگر نزول قرآن بر هفت قرائت مختلف، یا تعیین هفت لهجه و گویش عربی ،یا
تقسیم قرآن بر هفت موضوع و مانند آن، نیستند.
خلاصه ماشینی:
"بلکه، همة این قرائتهای به ظاهر اشتباه و اختلاف قرائت ها را عین اتفاق و عین پیشرفت در یادگیری قرآن و ترویج آن بدانند؛ چرا که، یکی از اهداف مهم نزول و آموزش قرآن این است که قرآنآموز بعد از یادگیری متن واحد قرآن، بتواند آن را به شکلهای مختلف نیز، بخواند: «فلیقرؤا القرآن علی سبعه احرف» و « فاقروا کیف شئتم»(ابن قتیبه، 33)، چنانکه رسول خدا(ص) نیز، مأمور شده است قرآن را در مقام انس و مجالست (قرائت فردی و برای شخص خودشان)، نـه در مقـام ابـلاغ و تثبیـت قرآن، به وجوه مختلف بخواند[1] (طبری، 1/24).
بنابراین، روایاتی که از پیامبراکرم(ص) صادر شده است مبنی بر این که مثلا قرآنآموز میتواند در آیهای به جای «غفورا رحیما» هر یک از ترکیبهای «واسعا حکیما» یا «علیما حکیما» یا «عزیزا حکیما» و مانند آنرا قرائت کند (هندی، 2/603؛ زرکشی، 1/313؛ مقدسی، 87) و یا میتواند برای فهم بهتر واژگان قرآن، از کلمات هم خانواده و هم معنی آن در سایر زبانها استفاده کند (مقدمتان، 229؛ طبری، 1/23و 27؛ هندی، 2/608؛ مقدسی، 105)، همگی در همین راستا و برای تیسیر فرایند یادگیری زبان قرآن صادر شدهاند، چنانکه روایت شده است امام علی(ع) « فمن خاف من موص جنفا» (بقره / 182) را « حیفا»، « یا ویلنا من بعثنا» (یس / 52) را «من بعثنا» و « ثم ننجی الذین اتقوا» (مریم / 72) را «ننحی» نیز، قرائت کرده است (شاهین، 202-204)."