چکیده:
چنانکه در نظریات جدید توسعه اقتصادی و تجربیات کشورهای صنعتی دیده میشود یکی از عوامل اصلی رشد فزاینده و توسعه پایدار1کشورها،نوآوری و خلاقیت در همه زمینههای علمی،فنی،هنری،تولید و...است.یکی از این نظریات نظریه مشهور شومپیتر2است که توضیح میدهد چگونه نوآوری میتواند عامل رشد و توسعه پایدار اقتصاد شود.یکی از مسائل مهم امروز در مکاتب اقتصادی،بحث اثر رشد و نابرابری است.برخی از نظریهپردازان بر این باورند که برابری بر رشد اثر جانشینی داشته و برای رشد بیشتر،نیازمند نابرابریهای بیشتر خواهیم بود. اما برخی مکاتب و نظامها،نظری بر خلاف آن دارند.بنا به نظر مکتب اقتصاد اسلامی،اگر نابرابریها براساس نظام شایستگی و استحقاقها باشد،مسأله رابطه رشد و نابرابری به شکلی دیگر تغییر ماهوی مییابد. هدف این پژوهش نشاندادن چگونگی اثرگذاری نوآوری و فناوری بر رابطه رشد و عدالت به مفهوم توزیعی و استحقاقی خواهد بود.برا نشان دادن این نحوه عمل،از تئوری شومپیتر و تئوری عدالت استحقاقی برای ساخت و توصیف مدلی که بیانگر نحوه اثرگذاری متقابل متغیرها بر هم خواهد بود استفاده خواهد شد.در این پژوهش، این مسأله با وارد ساختن نوآوری(در زمینههای مختلف علمی،فنی و...)به عنوان عامل استحقاق در نظام تولید،توزیع و مصرف، نشان داده خواهد شد.خواهیم دید که واردسازی نوآوری به این مدل،توضیحدهی الگو را به خوبی انجام خواهد داد. در نهایت خواهیم دید که نوآوری چگونه بر رشد اقتصادی تأثیر خواهد داشت و از این طریق رابطه رشد عدالت به شکل مکملی متأثر خواهد ساخت.
خلاصه ماشینی:
"از تعاریف متداول در ادبیات موجود این طور استخراج میشود که معمولا نوآوری از دیدگاه تولید،به شکلهای زیر قابل دستهبندی است: 1-ایجاد کالا یا خدمت جدید برای رفع نیازهای اقتصادی جامعه:از طریق این فرایند، ارزش افزوده در بازار افزایش یافته،چرخه منابع و پول در اقتصاد رونق مییابد و طبق رابطه PV-MV و با فرض اقتصاد بسته سرعت گردش پول V افزایش یافته و موجب افزایش طرف دیگر تعادل پولی شده و با فرض ثبات قیمتها P و میزان فیزیکی پول M درآمد کل Y را افزایش میدهد در نتیجه موجب رشد اقتصادی بالاتر میشود.
از طرفی با استدلالات آمده میتوان این طور استنباط کرد که در حالت وجود امکانات آموزشی آزاد و رایگان و امکان دسترسی همگان به علم و تکنولوژی روز،افراد در جامعه با هر سطح درآمدی میتوانند دست به تولید ایدههای جدید بزنند و از این طریق با وجود حمایتهای قانونی و دولتی نسبت به فعالیتهای نوآورانه(وجود حق انحصار و ثبت اختراع-پتنت-اجرا و نظارت صحیح این قانون)موجبات کسب درآمد بالاتر را برای خود ایجاد کنند،با نگاهی به پژوهشهای انجام شده در حوزه اثر نوآوری بر نابرابری(بخش 2-2)میتوان نتیجه گرفت که نوآوری در نظام شایستگی محور و با شرایط بازار ایدهآل(توضیحات آن در بخش 4 آمده است)با فرض اینکه سطح درآمد تعیین کننده این نخواهد بود که چه کسی ایدهنو را مطرح و به عمل میرساند،عامل تغییراتی در نابرابری میشود که با عدالت،به مفهوم استحقاقی که به تفضیل بحث شد،هیچگونه منافاتی ندارد و با فرض توزیع نرمال،افراد خلاق در میان افراد جامعه،اثر بر توزیع نخواهد داشت یا لااقل میتوان گفت تغییراتی تصادفی بر توزیع به وجود خواهد آمد."