چکیده:
هدف این پژوهش شناخت تأثیر امکانات اجتماعی-فرهنگی بر فرهنگ شهروندی و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی در خصوص تبیین فرهنگ شهروندی شهروندان میباشد که با استعانت از چارچوبهای مرجع و نظریههای جامعهشناختی از جمله:نظریه«زمینهها و ساختمن ذهنی پیر بوردیو»،«نظریه اختیار عاقلانه جان الستر»،«نظریه نیاز سنجی شهری لئونارد دهل»،عوامل مهم و اثرگذار و تبیینکننده رفتار،کنش و فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی مورد بررسی قرار میگیرد. پژوهش حاضر با طرح سه پرسش اصلی و سی و پنج پرسش فرعی و با روش پیمایشی 384 نفر از شهروندان تهرانی ساکن در منطقه هشت تهران را با روش نمونهگیری احتمالی از نوع طبقهبندی متناسب با حجم و تصادفی ساده بررسی نموده است.نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی خطی و مستقیم رابطه آماری بین امکانات اجتماعی و فرهنگی شهری و فرهنگ شهروندی حکایت دارد.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر در قالب نظریه بوردیو میتوان اذعان داشت که وجود ساختارها و امکانات مانند ساختارهای اجتماعی و فرهنگی؛میتواند بر فرهنگ شهروندی یا ساختارهای ذهنی افراد که متاثر از ملکه ذهن شدن ارزشها و هنجارها و عوامل خارجی است موثر واقع شود؛به گونهای که هر اندازه امکانات و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی به گونه دقیق،مطلوب و با کیفیت بهتری عرضه شده و مورد پذیرش واقع شوند،احتمالا باعث خواهد شد که بر ارزشها، هنجارها و عملکرد و کنش شهروندان در قالب فرهنگی شهری موثر واقع شود.
-------------- (1) Stractural Equation Models (2) Sustainable urban development (3) Culture of citizenship (4) Adjusted Goodness of Index(AGFI) (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 07 نتایج آزمون مدل نظری(ارتباط بین«امکانات شهری»و«ابعاد فرهنگ شهروندی» نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی خطی و مستقیم رابطه آماری بین امکانات اجتماعی و فرهنگی شهر و فرهنگ شهروندی و الگوی خطی حکایت دارد.
در الگوی خطی و مستقیم رابطه آماری بین«امکانات اجتماعی و فرهنگی شهر»و«فرهنگ شهروندی»ضریب همبستگی این دو متغیر حاکی از آن است که هر چه شهروندان از امکانات اجتماعی و فرهنگی بیشتری برخوردار باشند،به همان اندازه عملکرد بالاتری در زمینه رعایت اصول و موازین فرهنگ شهروندی از خود بروز میدهند اما نه در صد درصد از موارد بلکه در نود و پنج درصد از موارد این امکان وجود دارد و این نتیجه قابل تعمیم به کلیه شهروندان تهرانی میباشد."