چکیده:
یکی از مهم ترین مباحث در عرصه دین پژوهی، مسئله فهم و معرفت دینی است. بسیاری از شبهه ها و پرسش ها در حوزه معرفت دینی، برخواسته از بی توجهی به اصول و مبانی معرفت دینی بوده است. ازسویی، پذیرش برخی اصول و پیش فرض های نادرست، در حوزه دین پژوهی و دین باوری نیز در این امر دخیل بوده است. از این رو، مقاله حاضر در پی استخراج و تبیین مهم ترین اصول و مبانی دین شناختی و بیان برایند و برونداد آن در حوزه فهم و معرفت دینی می باشد.
بنابراین، یکی از اصول و مبانی معرفت دینی، مبانی دین شناختی است. پیش از شناخت و فهم آموزه ها و گزاره های دین و شریعت و کشف مراد شارع مقدس، آگاهی از ویژگی های دین، امری ضروری است. در حقیقت، فهم دین، بر شناخت ویژگی های آن وابسته است که در اینجا به سه مبنای اثرگذار به شرح ذیل خواهیم پرداخت: 1. الهی بودن منشا ثبوتی دین؛ 2. نفس الامر داشتن دین و گزاره های آن؛ 3.هدایت گری دین.
One of the most important discussions mentioned in religious studies is religious knowledge and understanding. A great amount of the questions raised in the field of religious knowledge is due to disregarding the principles and bases of religious knowledge and understanding. On the other hand، accepting some incorrect principles and presuppositions in the process of religious studies and religious beliefs ends up with the same problem. Therefore this article will try to extract and explain the most important principles and bases from the view of religion، and will also explain its result and output in the field of religious knowledge and understanding.
Therefore one of the principles and bases of religious knowledge is the principles of religious cognition. It is necessary to become aware and understand the features and characteristics of religion before understanding religion’s teachings and statements and discovering the purpose of God. In fact understanding religion is based on knowing its characteristics. We will treat three important and effective bases here as follows: 1. divinity of the existential root of religion، 2. religion and its propositions have nafs-ol-amr (a reality behind it)، 3. guidance of religion
خلاصه ماشینی:
٢. نفس الامر داشتن دين و گزاره هاي ديني همان گونه که گفته شد پس از تبيين منشأ ثبوتي و اثباتي دين ، به اين نتيجه مي رسيم کـه اوّلاً دين داري حقيقت و واقعيت معيني است ؛ ثانياً گـزاره هـاي دينـي ، ادق انـد.
چنانچه گذشت ، در مورد گزاره هاي اخباري ، بـه شـرطي کـه صادق باشند، داراي نفس الامرند؛ زيرا در گزاره هاي اخباري ، موضـوع و محمـول آن ، يـا از سنخ مفاهيم ماهوي اند يا مفاهيم فلسفي يا منطقي که در هر صورت ، داراي نفـس الامرنـد و گزاره هاي ديني که از سنخ اخبار باشند نيز نفس الامر دارند؛ زيرا اوّلاً به دليـل نـزول آنهـا از خداوند حکيم ، امري صادق اند و کذب در آنها راه ندارد و هر قضيۀ صادق نيـز نفـس الامـر دارد و معيار صادق بودن يک قضيه ، مطابقت آن با واقع است و اين همان نفس الامر اسـت ؛ ثانياً هر کدام از گزاره هاي اخباري در دين خارج از مفاهيم ياد شده نيستند.
(رک : مصباح يزدي ، ١٣٧٣: ١، ٢٠٤) برايند و برون داد الف ) سازگاري دين و معرفت ديني با فطرت تا کنون نتيجه اين شد که گزاره هاي ديني ، چه به صورت خبري باشند و چـه انـشايي ، داراي نفس الامرند و حقيقت اخباري هستند؛ يعني منشأ آنها صرف امر، الـزام يـا تمـايلات دروني و يا قرداد و اعتبار نيست ، بلکه بر امور واقعي مبتني اند و اين به معنـاي نفـس الامـر داشتن تمام گزاره هاي ديني است .