چکیده:
شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد.هدف از انجام این پژوهش یافتن دلایلی است که موجب شده است علیرغم مزایای زیاد استفاده از منطق فازی3و سیستمهای مبتنی بر آن در حسابرسی4در خارج از کشور،این ابزار تاکنون در ایران مورد استفاده قرار نگیرد.در این پژوهش شش فرضیه با استفاده از روشهای آماری مورد آزمون قرار گرفته است.در فرضیه اول عدم آگاهی و شناخت از منطق فازی و کاربردهای آن به عنوان یکی از موانع استفاده از آن در حسابرسی مدنظر قرار گرفته است. در فرضیههای بعد به ترتیب کمبود منابع مطالعاتی در زمینه کابرد منطق فازی،تردید در مورد مزایای اقتصادی بکارگیری آن، مشکلات بکارگیری آن،عدم اعتماد کافی نسبت به نتایج حاصل از کاربرد آن و ابهام در خصوص اینکه در صورت استفاده از آن،قضاوت 2L(به تصویر صفحه مراجعه شود) 3Lو تصمیمگیری بهترین صورت میگیرد،بعنوان موانع استفاده از منطق فازی در حسابرسی فرض شدهاند.در این پژوهش هریک از فرضیهها با استفاده از اطلاعات دریافت شده از دو جامعه آماری مجزا و فعال در حرفه حسابرسی کشور یعنی سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی مورد آزمون قرار گرفتهاند.نتایج حاصل از انجام آزمونهای آماری در دو نمونه انتخابی از جوامع آماری مذکور به شرح زیر است. با توجه به بررسیهای بعمل آمده،در مورد وجود هریک از موانع مورد بررسی،بین افراد شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی اختلاف نظر فاحشی وجود ندارد.حال آنکه درخصوص رتبه و اهمیت هریک از موانع مورد بررسی،بین افراد
خلاصه ماشینی:
بررسی موانع استفاده از منطق فازی در حسابرسی مستقل در ایران دکتر کامبیز فرقاندوست حقیقی* مجید عبد اللهی** چکیده هدف از انجام این پژوهش یافتن دلایلی است که موجب شده است علیرغم مزایای زیاد استفاده از منطق فازی3و سیستمهای مبتنی بر آن در حسابرسی4در خارج از کشور،این ابزار تاکنون در ایران مورد استفاده قرار نگیرد.
در فرضیه اول عدم آگاهی و شناخت از منطق فازی و کاربردهای آن به عنوان یکی از موانع استفاده از آن در حسابرسی مدنظر قرار گرفته است.
-کمبود منابع اطلاعاتی در زمینه کاربرد منطق فازی سبب عدم استفاده از آن در حرفه حسابرسی شده است.
با توجه به اینکه روش دلفی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته، جهت تهیه پرسشنامه ابتدا مجموعهای از سئوالات درباره علل عدم استفاده از منطق فازی در حسابرس،براساس مبانی نظری موضوع تهیه و در اختیار تعدادی از افراد نمونه قرار داده شده و از آنها خواسته شد درجه اهمیت آنها را مشخص نمایند.
جدول(6)-رتبهبندی و اهمیت موانع با استفاده از آزمون تحلیل واریانس فریدمن (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج جدول فوق حاکی از این است که در نمونه مورد بررسی از سازمان حسابرسی فرضیههای دوم،اول،سوم به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و فرضیههای چهارم،پنجم و ششم نیز به ترتیب دارای کمترین اهمیت میباشند.
جدول(7)-خلاصه نتایج حاصل از آزمون X2 فرضیهها (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتیجهگیری همانطور که قبلا نیز اشاره شد هریک از فرضیههای پژوهش با استفاده از اطلاعات دریافت شده از دو جامعه آماری مجزا و فعال در حرفه حسابرسی کشور یعنی سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی مورد آزمون قرار گرفتهاند.