خلاصه ماشینی:
"در این مواقع،با انحراف از تعالیم پیامبران(ع)،کمکم معتقد میشدند که همیشه تدبیر جهان به دست خداوند بخشنده و مهربان نیست،بلکه گاهی اوقات نیروهای شر و شیطانی هم دست در امور جهان دراز میکنند و بر سود و زیان انسان مسلط هستند.
این باورها بذرهای نهفتهی شیطانی در یونان باستان هستند که در روم به مذاهب سری و پرستش خدایان جنسی تبدیل شدند11و در دورهی رنسانس از طریق منابع عرفان یهودی بازگشت افتخارآمیزی بهسوی آن اتفاق افتاد و به تمدن مدرن جهت داد.
نکتهی قابل توجه که تداوم و باز تولید پیدرپی شیطانگرایی را در ادوار متفاوت و تا روزگار ما رقم میزند، این است که در حدود سه چهار هزار سال پیش،قوم بنی اسرائیل در مصر،بابل،بین النهرین و بهطور کلی مناطق شمال و شرق آفریقا،جنوب شرقی اروپا و خاورمیانه سرگردان بودند.
آن اتفاق این بود که قوم بنی اسرائیل به احتمال قوی برای منع دیگران از فراگیری علوم و دانشها،اساسا دنبال کردن دانش و معرفت را در مقابل ایمان،و میوهی ممنوعه معرفی کرد.
البته تا پیش از آن در تعالیم پیامبرانی مثل شیث، ادریس،هرمس(که بعدها خدای حکمت شناخته شد) و نوح،عقل و دانش انعکاس انوار خداوند و شالودهی الهی آفرینش معرفی میشد21و اسرار علوم و فنون بهعنوان حاصل مطالعهی آیات خداوند در کتاب آفرینش پذیرفته شده بود.
02این مراسم از روی آیینهای جادویی باروری باستانی و بدوی و گردهماییهای جادوگران در قرون وسطا بازسازی شد و در مدت کوتاهی به دربار سایر کشورهای اروپا، از جمله انگلستان،آلمان و اتریش راه یافت.
در این دوره،یعنی مجموعهی هزارههای باستان تا حدود هزارهی اول مسیحیت که به اواسط قرون وسطا میرسد، حرکت تکاملی سنت شیطانی با محوریت خانوادههای بزرگ و پرنفوذ یهودی سپری شد."