خلاصه ماشینی:
"با در گذشت این دو حامی بزرگ،درجه خفقان و فشار در مکه بالا رفت تا آنجا که در سال سیزدهم بعثت،سران قریش در یک شورای عمومی تصمیم گرفتند که ندای توحید را با زندانی کردن پیامبر و یا با کشتن و یا تبعید وی،در محیط خویش خاموش سازند قرآن مجید هر سه نقشه آنان را یادآور شده و میفرماید: «و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین» (انفال-30) «بیاد آور هنگامی را که کافران بر ضد تو از در مکر وارد شده،و تصمیم میگرفتند که ترا زندانی کنند و یا بکشند و یا تبعید نمایند آنان از در حیله وارد میشوند؛و خداوند حیله آنها را به خود آنان باز میگرداند و خداوند از همه چارهجوتر است».
از این نظر پیامبر رو به علی کرد و گفت:مشرکان قریش امشب نقشه قتل مرا کشیدهند و تصمیم گرفتهاند که بهطور دستجمعی به خانه من بریزند و مرا در میان بسترم بکشند،از این جهت از طرف خدا مأمورم که مکه را به سوی نقطهای ترک کنم،هم اکنون لازم است امشب در فراش من بخوابی و آن برد سبز را بخود بپیچی تا آنان تصور کنند که من هنوز در خانه در بسترم آرمیدهام و مرا تعقیب نکنند.
کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کنددر این موقع یورش به سوی علی بردند،و او را آزاد ساختند،و درحالیکه خشم گلوی آنان را میفشرد تصمیم گرفتند که از پای ننشینند تا جایگاه پیامبر را کشف کنند1 قرآن مجیید برای اینکه این فداکاری بینظیر در تمام قرون و اعصار،جاودان بماند؛طی آیهای فداکاری علی را میستاید و علی را از کسانی می- داند که جان بکف بسوی تحصیل رضای خداوند میروند آنجا که میفرماید: «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد »سوره(بقره آیه 207):برخی از مردم،جان خود را برای تحصیل رضای خداوند، از دست میدهند خداوند به بندگان خود رؤف و مهربانست."