خلاصه ماشینی:
"صفوف حق و باطل با هم روبرو میشوند صف آرائی مسلمانان و دلاوران قریش آغاز شد7 و حوادث کوچکی سبب شد که آتش جنگ شعلهور گردد،در آغاز،نبردهای تن به تن آغاز گردید،نیروی شرک که سه برابر نیروی اسلام بود تا دندان زیر سلاح رفته بود،سه نفر به نامهای«عتبه»پدر«هند»همسر ابو سفیان و برادر بزرگ او«شیبه»«و ولید»فرزند «عتبه»غرشکنان به وسط میدان آمده و هماورد طلبیدند نخست سه نفر از دلاوران انصار برای نبرد با آنان وارد میدان شدند و خود را معرفی کردند،دلاوران مکه از جنگ با آنان خودداری نمودند و فریاد زدند که «یا محمد اخرج الینا اکفاءنا من قومنا» افرادی که از اقوام ما همشأن ما هستند برای جنگ با ما بفرست،رسولخدا به عبیدة بن حارث بن عبد مطلب و حمزه و علی؛دستور داد برخیزند و پاسخ دشمن را بدهند سه افسر عالیقدر با صورتهای پوشیده روانه (1)مغازی واقدی ج 1 ص 48.
تاریخ به روشنی صحبت میکند و میگوید: هر ملتی چون بر ملت دیگر غلبه یافت،اولین مهر تسلط را بوسیله تعلیم زبان ملت خویش،بر پیشانی ملت مغلوب حک میسازد و این مهر پس از انقضای دوره تسلط نیز تا زمانی از پیشانی آنها پاک نمیشود از نظر جامعهشناسی،زبان خود یکی از مظاهر حیات اجتماعی است،یک قوم همزبان بعلت تفاوت فاحشی که در افکار آنها«بین عوام و خواص»وجود دارد فقط میتوانند صحبت همدیگر را بدانند اما سخنانی که از نوشتههای بزرگان و خواص قوم بر جای میماند سالها باید بگذرد تا یک جملهای ساده با لفظی بس شیرین اما در معنی بس مشکل درک گردد همینطور که حافظ میگوید: حدیث عشق چه داند کسی که در همه عمر بس نکوفته باشد در سرائی را؟ در این نوشته تنها عوامل مهم ناسیونالیسم بررسی گردیده با علم باینکه عوامل دیگر از قبیل خط،اقتصاد، سازمانهای سیاسی،نظامی،اجتماعی،سوابق تاریخی و..."