چکیده:
نوشتار حاضر به دنبال دادن پاسخ به اعتراض برخی به حکم خداوند، در تنبیه بدنی زنان ناشزه در آیه 34 سوره نساء است. این جستار نخست برخی از پاسخهای ارایه شده در این زمینه را نقد کرده، سپس با مراجعه به متون فقهی و تفسیر و استقصاء انظار فقیهان و مفسران در مورد این آیه به ارزیابی آنها پرداخته است. در این مقاله دو حکم جواز مجازات بدنی در اسلام و سرپرستی مردان بر زنان در محیط خانواده که در صدر آیه به آن تصریح شده است، دو پیشفرض پذیرفته شده حکم تنبیه زن ناشزه است. سپس با توجه به این دو مبنا و نیز هدفمند بودن فرمان خداوند به تنبیه بدنی که منوط به حصول نتیجه، یعنی اصلاح زن میباشد و نیز توجه به شرایطی که فقها برای این حکم ذکر کردهاند، این نتیجه به دست میآید که فرمان تنبیه بدنی زن ناشزه، غیر اخلاقی و غیر عقلانی نیست.
خلاصه ماشینی:
"169 «فعظوهن و اهجروهن فی المضاجع و اضربوهن» میان دانشمندان این پرسش مطرح است که آیا امور سهگانه موعظه، هجر و ضرب، به گونه تخییر میباشند یا جمع و یا ترتیب؟ به عبارت دیگر، آیا وقتی خوف از نشوز یا خود نشوز محقق شد، شوهر مخیر است که یکی از سه فرمان به موعظه، هجر و ضرب را انتخاب کند (تخییر) و یا میتواند به هر سه با هم عمل کند (جمع) و یا میبایست نخست به فرمان اول، سپس به فرمان دوم و در نهایت به فرمان سوم عمل نماید(ترتیب)؟ از ترکیب دیدگاه فقها در این موضوع و نیز نظر آنان در مورد معنای خوف، و تقدیر و عدم تقدیر کلماتی قبل از هجر یا ضرب میتوان به آرای ذیل دست یافت: قول اول: ابن جنید حرف «واو» میان این امور سه گانه را به معنای نخستین آن که جمع است قرار داده و چنانچه گذشت، خوف را هم به معنای علم میداند.
پس اگـر راه حل سـوم یعنـی زدن، در مـورد زنـان جامعـه امـروز یـا گـروهی از آنـها به دلیل ویژگیهای تربیتی و فرهنگی آنان ثمربخش نباشد و موجب اصلاح آنها نگردد یا پیامدهای ناگوار روحی ـ روانی ایجاد کند که آسیب آن بیش از نشوز گذشته زن باشد، چنین زدنی جایز نیست و مرد باید از راههای تأثیرگذار دیگری استفاده کند، ولی اگر زدن آنان در همین زمانه با رعایت شرایطی که در فقه آمده موجب اصلاح آنها شود و پیامدهای ناگواری نیز نداشته باشد، چنین زدنی غیر انسانی و غیر اخلاقی نخواهد بود؛ چنانچه همین سخن در مورد تنبیه بدنی خفیف و ملایم فرزندان نیز پذیرفتنی است."