چکیده:
یکی از اجزای مهم و اساسی در نظریۀ تکامل انواع، ایدۀ انتخاب طبیعی است. حال مسئله این است آیا مفروضات مکتوم در ایدۀ انتخاب طبیعی با تصور دینی از طبیعت و جهان پیرامون سازگار است؟ در تحقیق حاضر نویسنده تلاش خواهد نمود تا با استناد به آیات قرآن کریم نشان دهد چگونه نظریۀ کمبود منابع زیستی بهعنوان یکی از مفروضات مبنایی در ایدۀ انتخاب طبیعی با برداشت و تفسیر قرآنی از طبیعت در تعارض است و جهان پیرامون بشر نه تنها برای آدمی، بلکه حتی برای سایر موجودات متناسب با نیاز زیستی آنهاست. اگر بتوان عدم اعتبار و نادرستی ایدۀ کمبود منابع زیستی و عدم تناسب منابع زیستی با نیاز موجودات- بهعنوان یکی از مفروضات مکتوم در نظریۀ تکامل- را نشان بدهیم، در این صورت گام مهمی در مخدوشساختن نظریۀ مذکور طی شده است. انذار قرآن کریم از صفاتی همانند کبر که اساس زیادهخواهی منجر به فقر و کمبود است، و وعدۀ حاکمنمودن صالحان بر زمین از یک طرف و وعدۀ قطعی الهی درخصوص تضمین رزق و معیشت موجودات از طرف دیگر، به طرز مؤثری ایدۀ انتخاب طبیعی را به چالش فرا میخواند.
One of the most important bases of the theory of evolution is the idea of natural selection. Now the question is: are the hidden presuppositions of the idea of natural selection consistent with the religious conception of nature and our surrounding world? The author of this article will try to show، using Quran’s verses، how the theory of ‘lack of biological resources’ – which is one of basic presuppositions of the idea of natural selection - is in contradiction with Quran’s interpretation of nature; rather [according to Quran] our surrounding world not only corresponds with human’s biological needs، it also corresponds with the needs of other creatures as well. An important step in falsifying the mentioned theory is to prove the invalidity and incorrectness of the theory of ‘lack of biological resources and non-correspondence of biological resources with the need of creatures’ – which is one of the hidden presuppositions of the theory of evolution. The Noble Quran، on the one hand، warns people to have attributes such as arrogance which is the base of intensive demands and ends up with poverty and shortage، and promises the dominance of the righteous [worshipers] on the earth، and on the other hand، definitely guarantees the provision and sustenance of the creatures. This point effectively challenges the idea of natural selection.
خلاصه ماشینی:
"اما جای تأمل دارد که داروین چگونه توانست ایدۀ مذکور را مطرح و دفاع نماید؟ ایدۀ مذکور بررسی نظریۀ تکامل به طور خاص هدف نوشتۀ حاضر نیست، اما یکی از مهمترین انتقادها علیه نظریۀ تکامل، فقدان پاسخ علمی برای این پرسش است که اگر انواع کنونی نتیجۀ سیر تکاملی اشکال بسیط قبلیاند، شکلهای سادۀ قبلی خود چگونه ظاهر گشتند؟ در پاسخ به این پرسش تکاملگرایان ظهور حیات از امر فاقد حیات را مجاز میدانند، بدون اینکه دلیلی برای آن وجود داشته باشد و فیلسوفان و دانشمندان خدا باور ظهور حیات از امور فاقد حیات را یک مقولۀ غیرعلمی و فلسفی می دانند *(Fred, 1981, p.
داروین خود در اوایل جوانی تحت تأثیر آثار ویلیام پالی، متکلم برجستۀ قرن هجدهم معتقد بود شگفتیهای موجود در انواع، محصول دخالت مستقیم خداوند در آفرینش است؛ اما در نظریۀ تکامل بیان میکند عجایب موجود در ساختار زیستی انواع گیاهی و جانوری از جمله انسان نه معلول دخالت خداوند، بلکه نتیجۀ تنازع بقاست.
یکی از مهمترین این مسائل که در تحقیق حاضر نویسنده بدنبال تبیین آن برآمد این است آیا مبانی دینی با تکیه بر آیات آسمانی بویژه آنچه از قرآن کریم می آموزیم نظریه تکامل را مشروع ساخته و مورد تایید قرار می دهد؟در تحلیل این مساله بیان شد یکی از مبانی محوری در نظریه مذکور ایده رقابت و تنازع زیستی میان انسان ها است که داروین در واقع این ایده را از مالتوس اقتباس نمود."