چکیده:
آغاز گاه تحولات روزافزون بشر در حوزههای گوناگون "انقلابهای صنعتی" سالهای اول
قرن هفدهم است. اندیشه مدرنیته نیز در همین دوران شکل میگیرد. مهمترین ویژگی
اندیشه مدرنیته "اومانیسم" است. غرب، خاستگاه این تمدن نوین بوده است. اندیشه مدرن
تدریجا به دیگر سرزمینهای غیر غربی گسترش یافت. اسلام در حکم یکی از تمدنهای غیر
غربی خواهناخواه میباید با این تمدن نوین مواجه میشد. از بدو مواجهه مسلمانان با
تمدن نوین غرب به طور پراکنده تلاشهایی در این جهت صورت گرفته است. نخستین تلاشهای
سازمانیافته در حوزة تعلیم و تربیت در سال 1977 با برگزاری کنفرانس "تعلیم وتربیت
مسلمانان" در شهر مکه آغاز شد. تفکر "اسلامیسازی علوم" نیز در همین کنفرانس مطرح و
بعدها دنبال شد. با گذشت سالها از این رویداد، حتی مدعیان این تفکر نیز از روند
تحقق مطلوب آن اظهار رضایت نمیکنند. چرایی عدم تحقق مطلوب این نظر و به تبع آن
تعلیم و تربیت وجه مسئلهخیز مقاله حاضراست. رویکردهایی که مسلمانان برای
اسلامیسازی علوم در نظر گرفتهاند، عبارتند از: استنباطی، سنتگرایانه، تغییر
پارادایم
و تغییر پیشفرض. هر کدام از این رویکردها دلالتهایی را برای تعلیم و تربیت
دربردارد و در جهت تحقق مطلوب خود نیازمند توجه به سه حوزة انتقادی، معرفتشناسانه،
دینشناسانه و تربیتی است.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه «فردریکمایر» به عنوان یک تاریخنگار تربیتی تصریح نکرده است که مراد وی از روش علمی و آثار آن در تعلیم و تربیت دقیقا به چه معنا است، اما درون مایة سخنی که از وی نقل شد، حاکی از فقدان یک معنویت واقعی در دنیای «مدرن» و آرزوی تحقق دنیایی است که در آن معنویت حضور داشته باشد و «علم» در جایگاه واقعی خود بنشیند.
برخی از متفکران متدین در جهان اسلام تشخیص دادهاند که برای اصلاح وضعیت بحرانی تمدن اسلامی باید اقدام به اسلامی نمودن این «علم سکولار» کرد (العطاس، 1374) و نظام تعلیم وتربیت نیز در اندیشه «اسلامیسازی علوم» مهمترین رکن تحقق آن است.
1. رویکرد استنباطی اساس این رویکرد بر این باور قرار دارد که نص قرآن به عنوان کلام الهی دربردارندة همة علوم است و کشفیاتی که علم مدرن امروز در پهنة پژوهشهای خود به دست آورده و میآورد، پیش از این به صورت کلی در قرآن به آنها اشاره شده است.
«باقری» که از این رویکرد تحت عنوان رویکرد «تاسیسی» بحث کرده، معتقد است که علم دینی که وی از آن حمایت میکند همچون هر نوع تلاش علمی دیگر باید در پرتو قدرت الهام بخشی پیشفرضهای خاص خود از سویی و در گیرودار تلاش تجربی از سوی دیگر تکوین یابد (باقری، 1382).
معیارهای بررسی ایده "علم و تربیت اسلامی" برای اینکه «علم اسلامی» و به تبع آن «تربیت اسلامی» تحقق پیداکند، از آنجا که ناظر به سه وجه: دین و علم و تربیت است، ضرورت دارد که از این سه منظر انسجام داشته باشد."