چکیده:
طرح بحث: هدف از این پژوهش بررسی راهبردهای مدارای نوجوانان تهرانی در وضعیتهای
مختلف هویتی براساس نظریة مارسیا(Marcia) میباشد.
روش تحقیق: 467 نوجوان تهرانی (235 دختر و 232 پسر) از چهار منطقة آموزش و پرورش
تهران در مقاطع سوم نظری و پیشدانشگاهی به طور خوشهای انتخاب گردیده و پرسشنامة
فرایند هویت ایگو و مقیاس مدارای نوجوانان توسط کلیة شرکتکنندگان تکمیل گردید.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین بعضی از سازوکارهای
مدارای مورد استفاده نوجوانان در وضعیتهای مختلف هویتی وجود دارد.
نتیجه: براساس نتایج این پژوهش میتوان سازوکارهای مدارای مورد استفادة نوجوانان در
هر یک از وضعیتهای هویتی، را تعیین کرد و میتوان با برنامهریزی آموزش مهارتهای
مدارا با تأکید بر مهارتهای اختصاصی مورد استفاده در هر یک از وضعیتهای هویتی به
نوجونان جهت رسیدن به وضعیت اکتساب و در نهایت حل بحران هویت کمک کرد.
خلاصه ماشینی:
"هر چند در ایران بهطور مشخص رابطة بین هویت و مذهب مورد بررسی قرار نگرفته است ولی با توجه به اینکه برزونسکی شیوههای هویتی را براساس مهارتهای مقابلهای تعریف کرده است در این رابطه میتوان به تحقیقی در زمینه مقابلههای مذهبی اشاره کرد.
در تحقیقی که توسط صولتی دهکردی، نجفی و نوری قاسمآبادی (1382) جهت بررسی رابطه بین نگرش مذهبی، مهارتهای مقابلهای و سلامتروان بر روی 200 دانشجوی علوم پزشکی شهرکرد انجام شده است، نتابج این تحقق بیانگر آن بود که افراد با نگرش مذهبی از شیوههای مدارای مذهبی ـ که عمدتا متمرکز بر هیجان است ـ بیشتر استفاده میکنند.
4) بحث و نتیجهگیری همانطور که از نتایج این تحقیق میتوان مشاهده نموده در رابطه با وضعیتهای هویت ایدئولوژیکی، تفاوت معناداری بین میزان استفاده از راهبرد مدارای حل مشکل در نوجوانان با وضعیت اکتساب در مقایسه با بقیه وضعیتها وجود دارد که این نتیجه همسو با تحقیقات دیگر در این زمینه میباشد، زیرا انتظار میرود افرادی که به حل بحران هویت و یا رسیدن به تعهد نائل میشوند معمولا توانایی حل مسئلة بهتری داشته باشند (Berzonsky, Farrary, 1996; Berzonsky, 2003).
همچنین براساس نتایج این پژوهش راهبرد نگرانی، کوشش جهت حفظ تعلقخاطر و سرزنش خود بیشتر در نوجوانان با وضعیت هویت تفویض اختیار و راهبرد کنار نیامدن، نادیده گرفتن مشکل و کاهش تنش در نوجوانان با وضعیت هویت نامتمایز مشاهده میشود که این نتایج نیز همسو با تحقیقات دیگر در این زمینه میباشد طبق این نتایج انتظار میرود افرادی که در مرحلة کاوش هستند از استراتژیهای متمرکز بر هیجان ـ که با سطح پایینی از تعهد و اعتماد به نفس و بیثباتی همراه باشد ـ استفاده نمایند (Swachrtz, 2003)."