چکیده:
سید سند صدرالدین محمد دشتکی از سادات خاندان دشتکی است که با بیست و چند واسطه به زید بن علی بن حسین(ع)
میرسد. وی از ذهنی بسیار نقاد بهرهمند بود. دروس حدیث و شرعیات را نزد پدرش غیاثالدین منصور فراگرفت. سلسله مسموعات
او در علم کلام به امام محمد غزالی، امام فخر رازی و علامه حلی میرسد و در منطق و فلسفه به خواجه نصیر، بهمنیار و ابن سینا.
دوران حیات او مصادف با فرمانروایی حسن بیگ و یعقوب میرزا بود (خواندمیر، 3/605). از لحاظ مالی فرد متمکن بوده و در
سال 883ق دو هزار ذرع از املاک دشتک را خرید تا مدرسه بزرگ منصوریه را در آن بنا نهد. شیوه علمی او بیشتر شرح و تعلیقه
نویسی توأم با نوآوری و ارائه نظرهای بکر است. تشابه نام وی با صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا) گاه سبب شده که بعضی از
کتابهای او، از جمله اثباتالواجب به ملاصدرا منسوب شود.
خلاصه ماشینی:
"آنگاه با طرح اصل عنوان شده از سوی خواجه طوسی مبنی بر اینکه:« در تعقل امری برای چیزی لازم نیست آن امر در واقع و نفس الامر وجود داشته باشد، همچنانکه در تعریف مضاف میگویند، مضاف امری است که تعقل آن با مقایسه با غیر است» (ص47)، مینویسد: «با توجه به اصل مزبور، اقسام سه گانه صفت در عقل هنگامی مقایسه غیر با حق تعالی برای او ثابت است و اتصاف حق تعالی به آنها مستلزم ترکیب و تکثر در ذات واجب نیست زیرا هنگامی که ماعدای حق از حق نفی شود ،هیچگونه صفتی، نه صفت حقیقی و نه صفت اضافی ونه صفت سلبی ثابت نیست و این نفی صفات همان توحید است» (شکیبا، 191 به نقل از رساله اثبات الواجب).
این عقیده وی نیز نه تنها مورد تأیید صدرالمتألهین قرار گرفته بلکه وی سخنان میرصدرالدین و ادله او را بدون تغییر یا با تغییری اندک ودر قالب سخنان خود نقل میکند، به عنوان مثال در حجت سوم از جزء دوم الاسفار برای اتحادی بودن ترکیب هیولی و صورت ، عین عبارات میرصدرالدین دشتکی را در استناد به نوشتههای خواجه نصیرالدین طوسی و امام فخررازی در شرح اشارات و بهمینار در کتاب التحصیل و شیخالرئیس در شفاء نقل میکند (5/286-290).
گرچه این مناظرات از نظر برخی، مجادلاتی از سرعصبیت و یا معارضهای میان یکی از اولاد علی- سید سند- و یکی از نوادگان ابوبکر- دوانی- بوده است، لیکن نباید از نظر دور داشت که بسیاری از مباحث منطقی، فلسفی و کلامی در بین همین منازعات مورد حلاجیهای دقیق قرار گرفته و بعدها رهگشای فلاسفهای چون ملاصدرا گشته است."