خلاصه ماشینی:
"حاج آقامیپرسیدند همینهائی را که آزاد میکنید،حاضرید به محل کار یا منزل مسکونیخود ببرید و یا شما حاضر هستید از اینآکواریمها-منظورشان ماشینهای ضدگلوله بود-بیرون بیائید و در کنار اینهاراه بروید؟و اگر حاضر نیستید،چطورمردم را در معرض خطرات و آسیبهایاینها قرار میدهید؟همان دورانی بود کهاعضای مجاهدین خلق پنج شش بار بهعناوین مختلف دستگیر میشدند و توبهمیکردند و باز به کارهای تشکیلاتیخود باز میگشتند!منظورم این است کهاگر قرار بود آزمایشی صورت بگیرد کهآیا واقعا اینها توبه کردهاند یا نه،مردمرا در معرض خطر قرار نمیدادند،بلکهخودشان را به خطر میانداختند که اگرقرار است صدمهای به کسی وارد شود،* حسین لاجوردی:باید به نکتهمهمی در زمینه مدیریت حاجآقا در دوران مسئولیتشان درقوه قضائیه اشاره کنم،هرقدرگروهکها روی احساساتجوانان کار میکردند تا آنها رابرای انجام ماموریتهای مختلفتشجیع کنند،حاج آقا بر رویفطرت آنها کار میکردند تابتوانند جوانها را به جوهرۀحقیقی خودشان بر گردانند و ایننکته کلیدی و مهمی بود.
این اعتقاد شهیدلاجوردی که منافقین منحصرا محدودبه مجاهدین خلق نیستند و گروههاو افراد دیگری در این طیف قرارمیگیرند،ریشه در چه استدلالها وتجربیاتی داشت؟ محمد لاجوردی:آنچه که در این سئوالبه دنبال پاسخ آن هستیم این است کهبدانیم مبنای چنین تحلیلی چه بود و اینباور از کجا نشأت گرفته بو؟تصورمیکنم این شناخت ریشه در تحلیلعمیق ایشان و اصل یک عمر مبارزهبود،آن هم شناخت فردی که هیچو نفس سلیم و بدون تعصب با مسائلروبرو میشد و درک میکرد که خاستگاهو مقصدی که هر فرد یا جریان دنبالمیکند،چیست؟جهتگیری آن به کدامسمت و سوست؟و او چه اقداماتی رابرای طی فاصله بین مبدأ و مآل و نتیجهو نهایت کار خودش دنبال میکند؟ به اعتقاد من ضد انقلاب یک شبکه استکه لایههای فراوان دارد."